نمایش پست تنها
  #1230  
قدیمی 05-18-2014
hani.amitis آواتار ها
hani.amitis hani.amitis آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: May 2014
محل سکونت: Tehran
نوشته ها: 23
سپاسها: : 15

47 سپاس در 23 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دوستت دارم پریشان‌،شانه می‌خواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم‌،دانه می‌خواهی چه کار؟

تا ابد دور تو می‌گردم‌،بسوزان عشق کن‌
ای که شاعر سوختی‌،پروانه می‌خواهی چه کار؟ **

مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
راستی تو این همه دیوانه می‌خواهی چه کار؟ *

مثل من آواره شو از چاردیواری درآ!
در دل من قصر داری‌،خانه می‌خواهی چه کار؟**

خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
شرح این زیبایی از بیگانه می‌خواهی چه کار؟

شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن‌
گریه کن پس شانه ی مردانه می‌خواهی چه کار؟

مهدی فرجی
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از hani.amitis سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید