موضوع: طومار تاریخ
نمایش پست تنها
  #522  
قدیمی 07-28-2014
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


تاريخ كهن (2)

ايران در گذر تاريخ
گفتار دوم: جغرافياي ايران

ايران كشوري كه 6 برابر جزاير بريتانيا وسعت دارد، آشكارا چشم اندازي متنوع و بسيار ناهموار ، معتدل و بي آب و علف دارد.
حسن پيرنيا (مشيرالدوله سابق) در كتاب ايران باستان اينگونه بيان مي دارد:
ممل...كتي كه ما آن را ايران مي ناميم قسمت اعظم سرزميني وسيع است كه در جغرافيا موسوم به «فلات ايران» مي باشد و حدود آن را طبيعت اينگونه تعيين كرده: در مشرق كوه هاي سليمان – در مغرب سلسله كوه هاي كردستان زاگرس از طرف شمال رود كورا (در سابق كورو مي گفتند به نام كوروش بزرگ) و درياي خزر و قسمت بالاي رود آمويه (جيحون) از طرف جنوب خليج فارس و درياي عمان».
بنابر اين فلات ايران را مي توان شامل ممالك ذيل دانست: ايران، افغانستان و بلوچستان (پاكستان) اين صفحه وسيع جلگه خيلي بلندي است كه از اطراف به كوه هاي بلند احاطه داشته و به واسطه بلندي فلات ناميده شده است. فلات مزبور مابين جلگه بين النهرين و دره رود سند واقع است. مساحت اين فلات دو ميليون و ششصد هزار كيلومتر مربع بوده كه از اين مساحت سهم ايران امروزي حدود شصت و سه درصد با تقريبا دو ثلث از كل ميشود (در اسفند 1306) و آنچه باقي مي ماند سهم ممالكي است كه از اوايل قرن 13 هجري تدريجا از دولت ايران كه سابق تمام فلات ايران را فرا گرفته بود جدا شده اند. فلات ايران از هر طرف به كوه هاي بلند احاطه شده است، در طرف شمال كوه هاي البرز كه از غرب به شرق امتداد داشته به طوري كه در غرب به كوه هاي ارمنستان و شرق به هندوكوش مي رسد. در سمت غرب كوه هاي كردستان قرار دارد كه به سمت شرق و جنوب كشيده شده و امتداد آن به درياي عمان و اقانوس هند مي رسد. در طرف مشرق سه رشته كوه متوازي موسوم به كوه هاي سليمان قرار داشته كه از شمال به جنوب امتداد دارد.
در وسط فلات ايران كويري است كه اهالي جنوب آن را "لوت" مي نامند. اين كوير با وجود اينكه پست ترين قسمت فلات است باز هم ارتفاعش به 609 متر مي رسد. عبور از كوير براي كاروان ها بواسطه باتلاق ها و تل هاي ماسه كه جا عوض مي كنند بسيار خطرناك است و اگر باد هم همراه آن ها شود بسيار مشكل است.
رودهاي مهم ايران: تنها رودخانه اي كه در فلات ايران قابل كشتيراني است «كارون» مي باشد كه از كوه هاي بختياري شروع شده و در خوزستان جاري است و به شط العرب مي ريزد. «كرخه» با نام قديم "خواسپ" از كوه هاي نهاوند جاري گرديده كه در قديم به خليج فارس مي ريخته اما اكنون به باتلاق هاي هويزه مي ريزد. رود «ارس» كه اراسك نام قديم آن مي باشد و يونانيان آن را آركسِس مي ناميدند، از كوه هاي آرارات جاري شده و به درياي خزر مي ريزد كه امروز مرز شمالي ايران را تشكيل داده است. رود «قزل اوزن» طولاني ترين رود ايران مي باشد و از كوه هاي چهل چشمه كردستان سرچشمه مي گيرد و به درياي خزر مي ريزد. رودهاي تجن و اترك نيز در شمال به درياي خزر مي ريزند. «زاينده رود» كه از زرد كوه سرچشمه گرفته و به مرداب گاو خوني ميريزد. رود «هيرمند» از كوه هاي بابا در افغانستان سرچشمه گرفته و به درياچه هامون مي ريزد. «هريرود» از كوه بابا در افغانستان سرچشمه گرفته و پس از سيراب كردن هرات به ريگزار خوارزم مي ريزد. «جيحون» در قديم آن را "وخش" مي گفته اند و يونانيان به آن اكوس مي گفته اند و آمودريا نيز نام دارد. از كوه هاي پامير سرچشمه گرفته به درياچه آرال يا خوارزم ميريزد. اين رود در زمان اسكندر به درياي خزر مي ريخته است و مسير كشتي هاي تجاري بوده كه از آن به رود «كورايا» يا "كوروش" در قفقاز نزديكي درياي سياه مي رفته اند، بدين ترتيب ارتباط تجاري هند و شرق با درياي سياه بيشتر با آب بوده است . بعد ها اين رود مجراي خود را تغيير داده بدرياچه آرال ريخته اما مغول ها در اوايل قرن هفتم هجري (قرت سيزده ميلادي) براي ويران كردن شهر "اورگنج" پايتخت خوارزم رود را به مجراي سابق انداخته اند و آب را به آن شهر برده اند و تقريبا تا سه قرن اين رود به درياچه خزر مي ريخته و بعد از آن دوباره به سمت درياچه آرال روانه شده است. آن طرف جيحون را به يوناني ترانس اكسيان يعني ماوراء النهر مي گويند. رود «سيحون» نيز در نوشته هاي هرودوت همچنين حالتي داشته است. «فرات» از مغرب ايران و از جبال توروس در تركيه روان مي شود و از بابل قديم مي گذشته و پس از پيوستن به دجله شط العرب را تشكيل داده و با هم به خليج فارس مي ريزند. «دجله» كه ايرانيان قديم آن را تگزه به معني ناوك و تيغ مي خوانده اند از كوه هاي فوق الذكر سرچشمه مي گيرد. به زبان پهلوي اين رود را اروند مي گويند. .
چنانكه گفته شد فلات ايران محدود به درياي خزر است اين اسم بمناسبت مردماني است كه موسوم به خزر بوده اند و در كنار شمال غربي اين دريا مدتي به سر مي برده اند. اروپاييان اين دريا را "كاسپين" مي نامند بعضي از محققين بر اين عقيده اند كه اين اسم از اسم مردماني آمده كه در اعصار قبل از تاريخ سكنه بومي اين سرزمين بوده اند. قبل از آمدن آريايي ها بايران مردمان بومي ايران موسوم بوده اند به «كاس پو» و اين اسم در جمع "كاسپ" يا "كسپ" مي باشد. همچنين بعضي از محققين اسم قزوين (كسپين) و بحر خزر را كه اروپائي ها آن را كاسپين مي نامند مشتق از اسم مردمان مذكور مي دانند (عقيده پوفسور ا. هرتسفلد آلماني).
در جنوب فلات ايران به «خليج فارس» محدود مي گردد، خليج مذكور شعبه اي از اقيانوس هند بوده و جزو گرمترين نقاط دنيا به حساب مي رود، اين خليج شبه جزيره عربستان را از ايران جدا مي كند و توسط تنگه هرمز به درياي عمان متصل مي گردد.
«درياچه اروميه» داراي نامي آرامي و به معني شهر آب است و در اوستا نام آن درياچه "چي چست" و بزبان فارسي كبوذان يا كبودان و در پهلوي كبوتان مي باشد.
اگر چه عرض جغرافيايي فلات ايران تقريبا بيست و چهار الي چهل و دو شمالي است و نمي بايست در اين عرض اختلافات آب و هوايي زيادي را در نقاط مختلف شاهد باشيم اما بواسطه اختلاف ارتفاع و عوارض جغرافيايي متفاوت آب و هوا هاي متفاوتي نيز در آن شاهد هستيم و بدين جهت همه قسم درخت و گل و ريحان در قسمت هاي مختلف ايران مي رويد.
راه هاي تجاري و روابط امروزه فلات ايران تقريبا همان است كه در تاريخ بوده لذا فقط بعضي را كه براي تاريخ اهميت دارد ذكر مي كنيم؛ راهي كه از بين النهرين به فلات ايران مي آيد از جائي كه موسوم به سلوكيه بود (در مقابل تيسفون) از دجله گذشته و متابعت دره دياله را كه به آرتي مي تا كه در نزدكي قزل رباط امروزه بود مي رسد و با گذشتن از كوه هاي زاگرس وارد دره بلند كرخه مي شود بعد اين راه به كامبادن كه كرمانشاه امروزه باشد مي رسيد و پس از عبور از كنگاور به همدان منتهي مي شد. همدان با شوشو و شهر هاي ديگر بواسطه راه هاي ديگر ارتباط مي يافت. راه ديگر راهي است كه از فلات ايران به هند ميرفته كه مي توان به راهي اشاره كرد كه از دره كابل شروع شده و از كوههاي سليمان گذشته به پيشاور كه در دره رود سند است مي رسد. ديگري كه كوتاه تر است از تنگه خيبر مي گذرد و فاتحين هند كه نادر شاه افشار يكي از آن هاست از اين راه گذشته اند. بالاخره راهيكه افغانستان را بدره آمويه ارتباط مي داد و امروزه نيز همان اهميت را دارد كه راهي است كه از باميان و بلخ شروع شده و كوه هاي هند و كوش را بريده به دره مذبور ميرسد. ساير راه هاي ايران يعني از ري به آذربايجان و گيلان و خراسان و از خراسان به آسياي ميانه و از بندرعباس ( كه در قديم گُمرون بوده) به شيراز و از ري از راه دامغان به طبرستان همان بوده كه حال هم هست.
عدد نفوس فلات ايران دقيق معلوم نبوده اما حدس مي زنند كه بايد جمعيت ايران و افغانستان و بلوچستان شانزده ميليون باشد.
زيستگاه انسان ايراني بر روي دامنه هاي كم شيب و دشت هاي شمال و غرب ترمركز يافته است كه در سراسر كوه هاي البرز به سوي ايالت هاي ساحلي درياي خزر گسترش يافته است.
گذشته از رودخانه هاي كارون و كرخه، هيچ شبكه رودخانه اي منظمي در ايران براي تامين آبياري، آنچنان كه در عراق مصر هست، وجود ندارد.
در تمام جنبه هاي با اهميت، ايران از نظر اقتصادي كشوري خود كفا است. حيوانات وحشي اگر چه به طور شايع در ايران وجود نداشته است ولي بقاياي تعداد كافي از آن ها به ما يادآور مي شود كه در ايران باستان هيچ موضوعي عمومي تر از اين حيوانات وحشي در نزد هنرمندان و صنعتگران نبوده است.
منطقه گرايي همواره نقش مهمي را در تاريخ كشور بازي كرده است.
از ساير اطلاعات جغرافيايي چون ارتباط مستقيمي با تاريخ ندارد مي گذريم اما اين نكته را كه براي تاريخ اهميت دارد بايستي در نظر داشت: فلات ايران پلي است كه آسياي بالاخص را به آسياي پيشين (آسياي صغير و ارمنستان و بين النهرين و شامات و عربستان غربي و شمالي ) اتصال داده و آسياي پيشين را ممالك درياي مغرب (مديترانه) نيز مي نامند، كه موقعيت در تاريخ اهميت فراواني داشته
برخي نام هاي جغرافيايي در كتاب اوستا:
در بخش اول كتاب ونديداد كه از كتب پنجگانه اوستا است از شانزده سرزمين به شرح زير ياد شده است:
1- ائيريان وئجه (كشور آريا ها) 2- سوغده (كشور سغد) 3- مورو (مرو) 4- باخذي (بلخ و باختر) 5- نيسايه (حوالي نيشابور يا سرخس) 6- هرايو (هرات) 7- واي كرته (كابل) 8- اوروه ( طوس يا غزنه) 9- وهركان (گرگان) هرهواتي (رخج در جنوب افغانستان) 11- اي تومنت (وادي هيرمند) 12- رگا (ري) 13- شخره (شاهرود) ورنه (صفحه البرز يا خوار) 15- هپت هندو (پنجاب هند) 16- ولاياتي كه در كنار رودخانه رنگهه بوده است.
سعي بر اين است كه در ادامه با توجه به تقسيمات تاريخي جغرافياي هر دوره تاريخي را همراه با شرح رخداد ها و وقوع اتفاقات بيان نماييم.

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید