نمایش پست تنها
  #3650  
قدیمی 05-24-2015
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

ریشه واژه های: زن، مادر، دختـر و ...

زَن از زادن و زندگی است. زن، زادن و زندگی هم ریشه اند. «مادر» نیز شاید به معنای «پدید آورنده ی ما» باشد.دُختر از ریشه «دوغ» است که در میان مردمان آریایی به معنی«شیر «بوده و ریشه واژه ی دختر «دوغ دَر» بوده به معنی «شیر دوش» زیرا در جامعه کهن ایران باستان کار اصلی او شیر دوشیدن بود. به daughter در انگلیسی توجه کنید. واژه daughter نیز همین دختر است. gh در انگلیس کهن تلفظی مانند تلفظ آلمانی آن داشته و «خ» گفته می شده. در اوستا این واژه به صورت دوغْــذَر doogh thar و در پهلوی دوخت. دوغْدَر در اثر فرسایش کلمه به دختر تبدیل شده است.
خواهر (خواهَر) از ریشه «خواه» است یعنی آنکه خواهان آسایش خانواده است. «خواه + ــَر یا ــار». در اوستا خواهر به صورت خْـوَنــگْـهَر آمده است. در لُری حرف واو در «خوار» یا «هُوار» هنوز تلفظ می شود. در کردی ایلام و کرمانشاه «خْـوِشِـگ» گفته می شود که باز هم حرف واو تلفظ می گردد.
مرد، هم ریشه با واژه مَرگ است. مرد بیش از زن به مرگ نزدیک است زیرا بیرون از خانه و در جست و جوی برآوردن نیازهای خانواده است. اما واژه پسر، شاید چیزی مانندِ «پوسْتْ دَر» بوده است. کار کندن پوست جانوران بر عهده پسران بود و آنان چنین نامیده شدند. «پوستْدَر» برای سادگی تلفّظ به«پسر» تبدیل شده است. در پارسی باستان puthra پوثرَ ، در زبان پهلوی پوسَـر و پوهر و در هند باستان پسورَه است . در گویش تاتی اشتهارد هنوز به پسر می گویند «فور» و در سنگسر «پور» می گویند. در کردی فَیلی هنوز پسوند «دَر» به کار می رود. مانند «نان دَر» که به معنی «کسی است که وظیفه نان آوری خانواده را بر عهده دارد».
حرف «پـِ» در «پدر» این گونه می نماید که از ریشه واژه «پاییدن» است. «پدر» به معنی پاینده «کسی که می پاید.» کسی که مراقب خانواده اش است و آنان را می پاید. پدر در اصل پایدر یا پادر بوده و جالب است که تلفظ «فاذر» در انگلیسی بیشتر به «پادَر» شبیه است تا تلفظ فارسی «پدر». بَرادر نیز شاید در اصل «بَرا + در» باشد. یعنی کسی که برای ما کار انجام می دهد. کار انجام دهنده برای ما و برای آسایش ما.
شاید پذیرش معنای پدر و مادر و دختر و برادر با توجه به کلمات انگلیسی FATHER / MOTHER / DAUGHTER /brother تا اندازه ای دشوار باشد. اما خوب است بدانیم که جایگاه اصلی آریاییان که احتمالاً شمال دریای مازندران بوده است به سرزمین ایران نزدیک تر است تا سرزمین اروپا و آریاییانی که به اروپا کوچیدند زبانشان با مردمان بومی آنجا آمیزش یافت و واژگانی نوین در زبانشان پدید آمد. البته در ایران نیز همین حالت بود ولی کمتر. هرچند اقوامی دارای زبانهای آریایی پیش از مهاجرت آریاییان در ایران بودند ولی در اروپا که سرزمین آبادتری بود اقوام بیشتری به نسبت ایران در آن وجود داشت که زبانهای دیگری داشتند و زبان آریاییان در آمیزش با آنان بیشتر دگرگون شد. ضمناً این چند واژه در همه جای ایران این گونه تلفّظ نمی گردد. مثلاً کردها به مادر می گویند دالِگ،دایْک به پدر می گویند باوْگ یا باوْک به خواهر می گویند خْوِشِگ یا خْــوِشِک به برادر می گویند بِرا به پسر می گویند کُر. برای دختر چند واژه دارند. دویَت (با ادغام یاء و واو) / کَنیشک / کِچ / کیژ . در تاتی، گیلکی و دیگر زبانهای ایرانی جز فارسی نیز مانند کردی کلمات دیگری وجود دارد. مانند ریکا و کیجا به معنی پسر و دختر در شمال ایران.
جالب است که در عربی «رَجـُل: مرد» با «رِجـْل: پا» هم ریشه است زیرا از اعضای بدنش پاهایش بیش از دیگر اندام ها در خدمت او بودند. وظیفه اصلی مرد شتاب به این سو آن سو برای یافتن خوردنی بوده است.«اِمــرَأة» نیز مؤنّثِ «اِمرَأ:انسان» است. پس «امرأة» یعنی «انسان مؤنث».در عربی نیز «اِبن: پسر» با گرفتن تاء تأنیث به «اِبنة» تبدیل شده است و «ابنة» نیز به «بِنْت» تغییر کرده است. پس «بَنات» به معنی «دختران» در اصل جمع «ابنة» و به صورت «اِبنات» بوده سپس به «بَنات» تغییر شکل داده است.
جالب است که در عربی نیز همچون فارسی معنای لَبَن تغییر کرده و در کاربرد امروزی لبن به معنی شیر نیست. در عراق «لَبَن» که کوتاه شده «لَبَن رائب» است به معنی «دوغ» است و گاهی منظور عرب از لبن، ماست است و امروزه در عربی به شیر خوردن می گویند: «حَلیب». ماست نیز در گویش معلی عراق «رَوبة» و در عربستان سعودی «زُبادی» گفته می شود. اما «نِساء، نِسوان و نِسوَة» جمع های مکسّری هستند که از جنس خود مفرد ندارند. پس ناچاریم که مفرد آن ها را «امرأة» بگیریم.
منبع:

نام شناسی و ریشه واژه ها
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید