نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 10-12-2016
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

امروز تو لب دوز و تو لب دوز و دگر هیچ
بشنو تو از آن مسئله آموز و دگر هیچ
آن روز که از چشم تو من مشق نمودم
گفتم که تویی شمع شب افروز و دگر هیچ
اما چو خزان زهره ی نرگس همه چیدی
پروانه ی عاشق شده پاسوز و دگر هیچ
هیزم برِ آتش دلِ عشاق تو بودی
دیروز و پریروز و همه روز و دگر هیچ
عشاق به بیراهه کشاندی و گریزی
از چشم ترم پند بیاموز و دگر هیچ
از پشت جهان بر سرم آوار نمودی
از فتنه گری تجربه اندوز و دگر هیچ
هر وعده پس از وعده پس از وعده دگر هیچ
هر نکته ی جذاب تو مرموز و دگر هیچ
کو آن دل پر مهر به مکتب ببرد ما
این جمعه و آن جمعه و نوروز و دگر هیچ
یک دام بلا بهر دلم پهن نمودی
آن دوخت و این دوخت تو هم دوز و دگر هیچ
ای هیچ تر از هیچ تر از هیچ تر از هیچ
پا تا به سرت دوز و کلک دوز و دگر هیچ
8/7/95
آتش مهاجر
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید