نمایش پست تنها
  #3  
قدیمی 08-12-2008
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,701
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

به گزارش تشيع و به نقل از پايگاه خبري اقنا، "محمدمهدی فولادوند" نويسنده، مترجم، قرآن‌پژوه و اديب ايرانی، بامداد امروز 15 مرداد پس از تحمل سال‌ها رنج و بيماری در منزل خود به جوار رحمت الهی شتافت و پيكر وی فردا 16 مرداد ساعت 9 صبح از مقابل خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) به سمت دانشگاه تهران تشييع و سپس در ابن‌بابويه به خاك سپرده می‌شود.
چين و چروك‌های چهره، برآمدگی زير گودی چشمان و لرزش دستانش، حكايت سال‌ها نوشتن و تحقيق و پژوهش است؛ حكايت نگاشتن ترجمه‌ای شيوا بر قرآن كريم كه در سال‌های آغازين زايش، يگانه عصر خويش بود و اين يگانگی تا آنجا پيش رفت كه ترجمه قرآن در دهه نخست انقلاب با نام او عجين شد و نضج گرفت و بی شك، ترجمه‌های سال‌های بعد مديون اوست اما دست روزگار ساليان چندی از تن «فولادوند» او جسمی لرزان ساخته و دستان پرتوان و ذهن واژه‌پرداز او را به كنج اتاقی در خانه كوچكی در كوچه پس كوچه‌های خيابان فلسطين سپرده بود و آن‌چنان به محاق فراموشی رفته بود كه حتی دوستان و شاگردان و آنان كه روزی در كنار تلاوت كلام وحی نگاهی هم به ترجمه‌اش افكنده‌اند. سراغی از او نمی‌گرفتند و ديدار او را به روزی كه نبض دستان لرزان او ديگر نمی‌تپد و پلك‌های چروك خورده‌اش بر روی يكديگر آرام گرفته‌اند و شايد هم قيامت وانهاده‌اند‌.
استاد محمد مهدی فولادوند آنطور كه خودش می‌گويد در اولين روز از زمستان 1299 هــ.ش در اراك زاده شد در سايه پر مهر پدر و مادر خود را به مكتب‌خانه سپرد و آنجا بود كه نخستين واژگان كلام الهی در گوشش طنين‌انداز شد و سال‌ها بعد و در آستانه انفجار نور انقلاب و در آغازين ماه‌های سال 58دينش را به كلام الهی ادا كرد و ترجمه‌ای بر آن نگاشت كه ماندگار است و ماندگار خواهد ماند.
او تحصيلات دانشگاهی خود را در رشته‌های تاريخ مذهب، فلسفه و ادبيات فرانسه و دو رشته ديگر كه فشار بيماری از يادش برده و از ذهنش پاك كرده است در دانشگاه سوربن فرانسه گذراند و با رتبه شاگرد اولی فارغ‌التحصيل شد. 120 بار بازديد از قرآن‌‌های نفيس موزه لوور تنها يادگار روزهای جوانی او در فرانسه است كه با آب و تاب از آن سخن می‌راند.
با بازگشت به ايران در دهه 40، صادقانه و خالصانه هرچه در انبان علمی خود ذخيره كرده بود وانهاد و محصول آن تربيت شاگردان زيادی در دانشكده الهيات دانشگاه تهران و امام صادق (ع) شد. استاد فولادوند در سال‌‌های پربار زندگی‌اش و وقتی هنوز توان نوشتن و فكر كردن داشت توانست بيش از 40 اثر ترجمه‌ای و تاليفی از خود به جای بگذارد كه ترجمه قرآن به فارسی و فرانسه نمونه‌ای از آن‌هاست.
استاد ترجمه قرآن به زبان فارسی را وقتی نگاشت كه هنوز دو بهار از خزان عمر خواهرش سپری نشده بود. او به سختی به يادمی‌آورد كه شروع ترجمه‌اش سال 58 و پايان آن اندكی به پايان سال 62 بود؛ ترجمه‌ای كه به گفته خودش برخلاف برخی ترجمه‌های موجود عاری از افسانه و انباشته از استدلال‌های عقلی است.
كتابخانه كوچك استاد اين روزها(دو سه سال پايان عمر) رونق هميشگی را ندارد و مدت‌هاست كه كتاب‌هايش جا به جا نشده‌اند اما هنوز از نگاه حسرت‌آميز استاد برای تورق و تحقيق نوميد نيستند، انتظار روزی را می‌كشند كه جان تازه‌ای بر ذهن او دميده شود و گذشته‌ها تكرار گردد.
او با وجود هجوم و حمله بی‌امان فراموشی به ذهنش، چندان هم از دنيای اطرافش غافل نيست اين را از عكس نصرالله، سيد و رهبر حزب الله لبنان كه در اتاقش و بر بالای سرش نصب شده بود فهميدم خودش هم تأييد می‌كرد و می‌گفت: مقاومت حزب الله لبنان جهشی بود از جانب مسلمانان.
با توجه به شدت بيماری‌ استاد فولادوند در سال‌های اخير بسيای از كارهايش به تعويق افتاده بود و حتی ديگر مطالعه هم نمی‌توانست بكند و نوشته‌هايی از جمله 10 هزار بيت شعر داشت كه به علت بی‌پولی نتوانست آن را چاپ كند و ظاهرا قسمت اين اشعار هم اين بود كه بعد از مرگ شاعرش چاپ شود و شايد هم ...
استاد با وجود اينكه معترف بود ترجمه‌اش نيازمند اصلاحاتی است معتقد بود بسياری از ترجمه‌های كنونی از ترجمه او الهام گرفته‌اند؛ خودش در اين باره می‌گفت: من ترجمه را با عنوان «گل‌هايی از قرآن» شروع كردم و آن موقع مرحوم جمالزاده گفت ای كاش همه قرآن‌‌ها به اين روش ترجمه می‌شدند، وی در عين حال تاكيد می‌كرد كه بايد از برخی ترجمه‌ها و پژوهش‌های قرآنی خرافات‌زدايی شود و دين منهای خرافات عوام و بدون تعصب‌های ناپسند به مردم عرضه شود البته اين هم كار هر كسی نيست و تخصص و تجربه و علم می‌خواهد.
فولادوند با وجود 30 سال سابقه تدريس در دانشگاه به استخدام رسمی در نيامد و به همين دليل با مشكلات متعدد اقتصادی روبه‌رو بود و حتی بيمه هم نبود تا در دوران پيری كمكی برای او باشد چند سال قبل مسجد‌جامعی، وزير فرهنگ و ارشاد وقت به ديدن او رفت و وقتی فهميد بعد از سی سال تدريس و تحقيق هيچ درآمدی ندارد ماهانه 120 هزار تومان برايش مقرر كرد كه تا آخر عمر با آن ساخت و شايد ...
اما سرانجام فولادوند صبحگاهان 15 مرداد ماه همه اين سختی‌ها، شيرينی‌ها و افتخارات را به دنيا واگذارد و به تقدير الهی لبيك گفت و به ديدار صاحب قرآن رفت.
روحش شاد و يادش گرامی.
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید