واي اين شعر خيلي قشنگه من تازه اونو از شجريان در دلشدگان شنيدم البته 2 مصرع اولش رو كه خيلي شنيدم اما اين قسمتش رو تاحالا نشنيده بودم
تو كافر، دل نمي بندي نقاب زلف و مي ترسم
كه محرابم بگرداند خم آن دل ستان ابرو
اينم قسمت اولش :
مرا چشمي است خون افشان ز دست آن كمان ابرو
جهان پر فتنه خواهد شد از آن چشم و از آن ابرو
(البته بس فتنه خواهد ديد فكر كنم قشنگتره در نسخه هايي بس فتنه خواهد ديد هست)