علل بروز و ظهور نوآوری در شعر معاصر ایران
علل بروز و ظهور نوآوری در شعر معاصر ایران
(نقد از دکتر غلامحسین عمرانی)
در شعر دوره قاجاریه از ابتدا تا انتها با مختصات و ویژگیهای شعر دوره بازگشت ادبی مواجهایم. هیچگونه حركتی پشت سر شعر این دوره نیست. قالبهای شعری، همان قالبهای دورههای پیش هستند و درونمایه و مضمون نیز همان نمونههای شعری از قدوقواره قصیدههای مدحی تجاوز نمیكنند. غزل در دوره قاجاریه با كندی و یكنواختی مضمون همراه است.
قالب مثنوی هیچ نمودی ندارد. پیداست كه قالبهای رباعی و دوبیتی نیز در آن دوره مرده به نظر میرسند! بندرت در قالبهای تركیبیبند و ترجیحبند و مستزاد، حرفهای غیرمعمول دیده میشود.
نسبت به علل گوناگون و بیپشتوانگی فلسفه زندگی و فقر فرهنگی حاكم بر زمان و مكان شاعران و نویسندگان دوره قاجاریه قدمی در اصلاح و نو كردن شعر بر نداشتهاند.
عرفان و تصوف آن عهد نیز یكی از باز دارندههای بروز نوآوری تلقی میشد. عوامل فرهنگی در آن عهد از هر نوعی روی در افول و توقف داشتند.
سفینهها و تذكرههای آن عهد میلی وافر به تثبیت شعر عصر بازگشت با رویكرد به درویشمآبی و صوفیگری داشتند. دیوانهای شعری آن عصر، نسخه بدلهای دواوین شعری گذشتگان به شمار میرفتند. با نظر به مبادی و مبانی تاریخ شعر فارسی، شعر دوره قاجاریه را میتوان شعر عصر سنگوارگی نام نهاد.
با نگاهی به اسباب و عوامل اجتماعی، تاریخی، سیاسی، اقتصادی و رویدادهای جهانی در پایان عصر سنگوارگی، شعر فارسی از بن بست مضامین تكراری و یكنواخت خارج میشود. همزمان با نهضت مشروطیت، شعر و نثر (هر دو) از قالب ركود و انجامد بیرون میآیند.
اگر چه در آن دوره كوتاه بیست ساله هنوز هم قالبهای شعری تعیینكننده حرف و مضمون هستند ولی با این همه كمی و تا حدی جریانسازی در شعر، نمودار تحول فضای شعر فارسی است. همین جریان شعر عصر مشروطه است كه كمكم به انقلاب شعر نو میانجامد. به این ترتیب هیچ گریزی جز همراهی با جریان اصیل نوآوری در شعر نیست.
اگر سایر مسائل جریانساز و دورانساز را در بروز و ظهور نوآوری در شعر معاصر ایران لحاظ كنیم، در خواهیم یافت كه نوآوری در شعر دوران معاصر بیرون از قاعده و چارچوب نیست. اگر چه برخی جریانهای منحرف در دوره گذشته و دهههای كنونی به بهانه بدنام و بیاعتبار كردن شعر نو كمكهای شایان توجهی به ضد جریان نوآوری كردهاند، اما چون نیك بنگریم، هیچ پیه نوینی خارج از طرز چینش مبانی كهن نیست.
اینجاست كه پدیدههای منحرف نو در حاكم موجهای تند زودگذر از خود جز خار و خسك و كسف باد برجای نمیگذارند. جریانهای شعر معاصر ایران از تندبادهای موسمی به دور نماندهاند.
__________________
روی خواب هایم
عکس زنی بکش
که ماه را به موهایش سنجاق زده
بنویس
من خواب مانده ام
و دستی
ستاره ها را از آسمان کودکی ام
دزدیده
|