ياد ايامي كه در گلشن فغاني داشتم
در ميان لاله و گل، آشياني داشتم
گرد آن شمع طرب، ميسوختم پروانه وار
پاي آن سرو روان، اشك رواني داشتم.
با تشكر فريبا
__________________
من هنوز ایمان دارم مادرم را خواهم دید
وقتی تمام دیوار بیمارستان تیتر زده اند : آی ... سی .... یو
این فشار ها که به خونت می آیند ،
تمام رگ هایم از بهشت متنفر می شوند
که زیر پایت را خالی می کنند ...
" هومن شریفی "
|