
12-02-2008
|
 |
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720
6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
هفت (se7en) فیلم هفت، Seven ، معرفی،نقد، گالری تصاویر، فیلمنامه بازنگری این صفحه پاسخ ب
سکانس ها و ديالوگ های فرامش نشدنی فيلم و حواشی فيلم
مورگان فريمن مردم در اينجا قهرمان نمي خواهند. فقط مي خواهند غذايشان را بخورند و زندگي كنند.
دست نوشته های جاناتان دو:"عجب توله سگهای دیوانه ای ماها هستیم. روی چه جای کثیفی در حال ورزشیم. چه تفریحی ما داریم؟ ورزش و تفریح. هیچ چیز برامون اهمیت نداره. نمی دونیم که ما هیچی نیستیم. ما چیزی که قرار بود بشیم، نشدیم."
و...جاناتان دو توی اتومبیل با کاراگاه ها: "ما در کنار هر خیابانی یک گناه می بینیم، در هر خانه ای و فقط تحملش می کنیم. چون عادی شده، چون به نظر کوچک می آید."
راننده تاکسی به سامرست میگوید کجا می روی؟ سامرست در جواب :یه جایی دور از اینجا
میلز چی پیدا کردی؟ میلز: یه سگ مرده
جان دوو :نه این کار من نیست
ارنست همينگوي يه زمان نوشت دنيا جاي قشنگيه و ارزش جنگيدن داره من با قسمت دومش موافقم
( مونولوگ آخر فيلم توسط مورگان فريمن)
فيلم به ياد ماندني هفت با بازي به ياد ماندني مورگان فريمن و برادپيت و البته كوين اسپيسي
ايان كار طوري خواهد بود ؛ كه هرگز فراموش نخواهد شد ؛ هرگز ! اينو بهتون قول مي دم !
جان دو ( كوين اسپيسي در هفت )
جان دو : اگه بخواي توجه مردم رو جلب كني ؛ نميتوني فقط بزني رو شونشون بايد با يه پتك بزني تو سرشون.
کوین اسپیسی در هفت
جان دوو : من انتخاب نکرده ام بلکه انتخاب شده ام
سکانس های دیدنی فیلم : 1-کل صحنه تعقیب جان دوو توسط میلز و سامرست> دیوید میلز از میان ماشین ها و اتاق های سا ختمان های بی روح عبور می کند از پنجره وارد می شود و می افتد توی آشغال های کنار خیابن باران هم که او را کلافه می کرده اما در این سکانس فوق العاده نفس گیر او را از تعقیب قاتل دست بر نمی دارد تا بالاخره جای شکار و شکارچی عوض می شود اسحله حال در دست قاتل روی سر میلز است(نمای فوق العاده از اسلحه روی سر میلز که انگار اسحله روی لنز دوربین قرار گرفته داریوش خنجی کار فوق العاده خود را کرده است)باران می بارد و اجازه نمی دهد چهره قاتل را ببیند 2-تریسی از خواب می پرد و متوجه می شود که هیچکس پیشش نیست سامرست ومیلز در اتاق دیگر خانه مشغول بررسی نشانه ها به جا مانده از قتل های قبلی هستند تا قاتل را پیدا کنند اما چه فایده که تریسی تنها مانده و جان دوو به هدفش رسیده است.3-تنها یک صحنه در فیلم وجود دارد که خانواده با آرامش دور میز شام نشسته اند این صحنه غنیمت است و می دانیم که دیگر در طول فیلم تکرار نمی شود .اما ناگهان همه چیز روی میز شام شروع به حرکت و لرزیدن میکند میلز می گوید : مترو لعنتی دست بردار نیست.
4- سامرست از روی تختش بلند می شود و بالخره تصمیم می گیرد شهر را از شر قاتل حفظ کند می ایستد و چاقوی ضامندارش را به طرف دیوار پرتاب می کند . دوربین درست جایی قرار داده شده که سامرست انگا رچاقو را به طرف دوربین و به طبع تماشاگر پرتاب می کند.
5-میلز و سامرست خسته و کلافه از خیابان عبور می کنند و وارد اداره پلیس می شوند اما دوربین با آن ها حرکت نمی کند و همان جا می ماند تا اینکه یک تاکسی جلوی دوربین می ایستد و دو پا وارد کادر دوربین می شود چند لحظه بعد این همان قاتلی است که همه به دنبالش می گردیم صحنه بسار عالی اجرا شده وقتی برای بار دوم و سوم فیلم را می بینیم و حالا که از هویت آن پا ها با خبریم باز تماشای این صحنه بسیار لذت بخش است.6
-قاتل در اتاق با لباسی قرمز رنگ نشسته در حالی که پوست انگشتان دست را بریده میلز و سامرست از پشت شیشه به او می نگرند و جان دوو با خونسردی تمام به شیشه خیره می شود در حالی که چایی لیپتون در دستش را به آرامی در لیوان فرو می برد.
7-تیر های چراغ برق در بیابان برهوت قربانی ششم هم از راه می رسد سامرست به هلیکوپتر فریاد زنان می گوید به اینجا نزدیک نشوید برگ برنده دست جان دوو و فریاد می زند به حرفاش گوش نده میلز (به حرکت دوربین هنگام دویدن سامرست به سمت میلز وجان دوو دقت کنید کار عالی فیلم بردار ایرانی الاصل داریوش خنجی)اما صدای او به گوش میلز نمی رسد جان دوو شروع به سخن گفتن می کند صدای او با فریاد های سامرست در هم می آمیزد امروز رفتم خونتون و یه یادگاری برداشتم سر زیبای همسرت رو کلافگی برادپیت در نقش میلز اون چی می گه سامرست و حالا کلافگی سامرست از کتمان این واقعیت حرکت به جلو و عقب میلز : اوه نه سامرست از میلز می خواهد خود را کنترل کند چون باعث می شود که جان دوو به هدف خود برسد دوباره صدای جان دوو با سامرست در هم می آمیزد : اون می خواست زنده بمونه همینطور بچه ای که تو شکمش بود و حالا سکوت آه اون نمی دونست سیلی سامرست به جان دوو کلوز آپ از صورت میلز با فرورفتگی چشم نفرت و بغض مرز بین دیوانگی وجنون (برادپیت دراین صحنه دیگر باید چگونه بازی می کرد بازی او فوق العاده است)کلوز آپ از صورت سامرست و تمنای او از میلز و کلوز آپ از جان دوو با آن لبخند دیوانه کننده اش : گناه من حسادته (بازی فوق العاده کوین اسپیسی با آن چهره سرد ما را دیوانه می کند )این سکانس مو برتن ما سیخ میکند و عاقبت شلیک به جان دوو ما له می شویم یکی باید ما را جمع کند.
حواشی خواندنی فیلم:
1-مدیران (نیولان سینما )با پایان فیلم موافق نبودند اما برادپیت با تغییر پایان فیلم مخالفت کرد
2-اندرو کوین واکر نویسنده فیلم نامه فوق العاده seven در فیلم نقش اولین جسد فیلم را بازی می کند
3-تمامی کتاب های دست نویس کتابخانه جان دوو مخصوص برای همین صحنه نوشته شده است و نوشتن آن دو ماه طول کشید و 15000 دلار هم خرج برداشت
4-مترونوم که در اتاق سامرست وجود دارد در هر نمایی که نشان داده می شود هفت بار ضربه می زند .
5-قربانی گناه تنبلی که قاتل او را یک سال به تخت بسته بود و ظاهری وحشتناک داشت به نظر می آمد که یک مدل باشد اما یک بازیگر بسار بسار لاغر است که طوری گریم کرده اند تا به یک جسد شباهت پیدا کند.
6-کتابخانه ای که سامرست برای مطالعه کتاب های مربوط به گناهان کبیره به آنجا می رود همان ساختمانی است که جیم کری در فیلم ماسک به عنوان کارمند بانک در آن کار می کند.
7-کمی قبل از اینکه میلز به جان دوو شلیک کند (نمای پایانی فیلم)یک نمای خیلی سریع از همسر میلز تریسی نشان داده می شود که برای دیدن آن باید دقت کرد
8-در فیلمنامه اولیه بعد از سکانس کشته شدن جان دوو (صحنه نهایی فیلم )سکانس دیگری هم بوده که سامرست را در بیمارستان نشان می دهد (به خاطر گلوله ای که میلز به او شکل کرده تا جلوی را نگیرد)در این سکانس رئیس پلیس نامه ای از طرف میلز به سامرست می دهد که در آن نوشته (حق با تو بود درباره همه چیز حق با تو بود )این صحنه در فیلم حذف شده و جای آن همان مونولوگ نهایی سامرست که نقل قولی از جمله همینگوی است قرار داده شده است
9-در فیلمنامه اصلی زن کوتاه قامت وعجیبی است که عضو تیم انگشت نگاری است و بعد از هر قتل در صحنه حاضرمی شود و کلی فحش وناسزا به سامرست و میلز می دهد این نقش از فیلم حذف شد
10-شماره تمام ساختمان ها درسکانس افتتاحیه با عدد 7 شروع می شود زمان تحویل بسته در انتهای فیلم 7:07است
11- هیچ وقت اسم شهری را که داستان فیلم در آن جریان دارد را نمی شنویم
12- جذابیت بصری فیلم باعث شد که در آمریکا یک تماشاگر 200 بار به سینما برود و فیلم را ببیند
13-بعد از نمایش فیلم در آمریکا بسیاری از تماشاگران در رفتار خود مخصوصا درباره پرخوری تجدید نظر کردند
14-هشتاد درصد فیلم در فضایی تیره و تاریک قرار دارد و تنها سکانس پایانی فیلم است که در صحرا صحنه روشن است که بسیاری آن را نماد صحرای محشر می دانند
15-اسم کوین اپیسی در تیتراژ ابتدایی فیلم نمی بینیم اینکار تعمدا فینچر انجام داد تا قاتل فیلم به هیچ وجه لو نرود .البته کوین اسپیسی ازاین کار کمی شاکی شد (بعد از اکران فیلم)
17-در صحنه تعقیب و گریز میلز به دنبال قاتل دست براد پیت واقعا آسیب دید
18-یکی از بززرگان سینما بعد از نمایش فیلم گفت:مطمئنم خود فینچر نمی داند که چه شاهکاری را ساخته است.
منتقدان موقع نمایش فیلم چه گفتند:
1- راجر ایبرت (شیکاگو سان تایمز):یک تریلر سیاه مهیب و وحشتناک و هوشمندانه
2-جاناتان روزبنام (شیکاگو ریدر ): از همان تیتراژ ابتدایی می فهمیم که با یک فیلم ویژه طرف ایم
3-شان مینز(film.com): تماشای فیلم seven مثل این می ماند که کلی برای شکستن در یک گاو صندوق کلنجار می روی و عاقبت چیزی که در آن پیدا می کنی یک مار ماهی باشد که در آن می خزد
4-جانت مسلین(نیویورک تایمز): حتی کیسه های پر ازاعضا وجوارح بدن یک انسان و مردی که مجبور می شود یک پوند از گوشت خودش را ببرد چیزی از مسخرگی فیلم کم نمی کند.
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|