[Aposter-prsplsNws]

خلاصه خبر رو در زیر میتوانید بخوانید:

اظهارات اخیر خاکپور: سرمربی گری پرسپولیس به من پیشنهاد شد/ پیروانی باید بماند من دستیار نمی شوم/ فوتبال قطبی بین المللی نبود/ دایی می تواند رئیس ای اف سی شود!
مرجع خبری پرسپولیس(19:56): در پرسپوليس مدتى شايعه شده بود كه محمد خاكپور به زودى دستيار افشين پيروانى خواهد شد اما خاكپور در مصاحبه اى به صراحت اعلام كرد كه اصلاً قصد ندارد دستيار باشد. او به سرمربيگرى فكر مى كند و براى اين ايده استدلال هاى خاص خودش را دارد: من مدتى به عنوان دستيار محمد مايلى كهن كار كرده ام اما اكنون در توانايى خود مى بينم كه سرمربى باشم. در واقع ديگر به دستيار بودن فكر نمى كنم و برخلاف شايعات نه قرار است دستيار پيروانى شوم و نه مايلى كهن؛ بلكه مى خواهم سرمربى يك تيم باشم.

خاکپور می گوید: به پيشنهاد مالى هم توجه چندانى ندارم اما در ابتداى فصل حبيب كاشانى براى سرمربيگرى پرسپوليس به من پيشنهاد داد البته در همان زمان عنوان كردم كه قطبى به عنوان مربى كه تيم را قهرمان كرده و سپس حميد استيلى بهترين گزينه ها هستند، با اين حال كاشانى به بودن من در ميان گزينه ها اصرار داشت كه پس از به توافق نرسيدن كاشانى و سازمان تربيت بدنى اين پيشنهاد به طور كامل منتفى شد. در هر صورت در همان زمان هم من و استيلى دو گزينه مجزا بوديم و قرار نبود يكى به عنوان دستيار ديگرى كار كند.
وی همچنین در خصوص سرمربی شدن پیروانی در پرسپولیس افزود: هيچ مذاكره اى براى برعهده گرفتن هدايت پرسپوليس با من نشده است و تصور مى كنم كه پيروانى با توجه به شناختى كه از گذشته در تيم ملى از او دارم و اينكه از ابتداى فصل همراه پرسپوليس بوده بهترين گزينه براى ادامه كار به عنوان سرمربى پرسپوليس است.
در فصل گذشته نيز تصور مى كنم اين استيلى بود كه تيم را آماده كرد و تحويل قطبى داد. او خيلى دير به پرسپوليس آمد و در فصلى كه بهترين مديريت و بازيكنان در خدمت تيم او بود و پرسپوليس تمام شانس هاى سال اخير را يكجا به دست آورد توانست با پرسپوليس قهرمان شود.
درباره ابتداى كار قطبى مى دانم كه او مانند من باشگاهى با نامAGSC داشته است و پس از مدتى نيز كار آناليزورى را آغاز كرد و به عنوان دستيار دوم يا سوم تيم گالكسى فعاليت كرد، بعد هم از طريق ارتباطاتى كه داشت با فدراسيون فوتبالكره جنوبى همكارى كرد، در هر صورت ما در ايران از قطبى فوتبال بين المللى نديديم.
خاكپور كه خود يكى از اركان خط دفاعى تيم ملى در جام جهانى 98 بود از خطوط دفاعى تيم ملى دفاع مى كند: فوتبال بازى خط ها نيست، اين يك تيم است كه در دفاع و حمله شركت مى كند. در هر صورت ايراد فنى ما در بازى مقابل امارات نزديكى نكونام به خط دفاع و نزديكى باقرى به مهاجمان بود كه فضاى ميان آنها را خالى مى كرد و توپ را در اين فضا در اختيار بازيكنان اماراتى قرار مى داد. در هر صورت آمدن كريم باقرى و شباهت بازى نكونام به بازى كريم نيز موضوعى است كه بايد به آن توجه شود، نكونام اكنون تبديل به يك بازيساز تأثيرگذار در ميانه ميدان شده و نمى توانيم انتظار داشته باشيم كه با آمدن كريم باقرى، نكونام به نقش يك بازيكن كارگر بازگردد، همين موضوع مشكلاتى را در ميانه زمين ايجاد مى كند.
خاكپور درباره على دايى هم نظرى دارد: «دايى يكى از افتخارات مملكت ماست، او را تمام آسيا و جهان مى شناسند و حضور او روى نيمكت تيم ملى اعتبار بالايى است اما دايى در زمانى به عنوان سرمربى تيم ملى انتخاب شد كه فوتبال ما آشفته بود. تعليق و تغيير و تحول هاى لحظه اى وضعيت آشفته اى را براى فوتبال ايران ايجاد كرده بودند. شايد اگر در آن زمان مربى ديگرى به جاى دايى انتخاب مى شد، نمى توانست مانند او موفق باشد. اين موفقيت هايى كه به دست آمده از شخصيت دايى نشات مى گيرد و نشان مى دهد كه او شخصيت يك مربى بزرگ را دارد.
اما به نظرم فدراسيون خيلى زود دست به انتخاب دايى زد. مى دانم كه در آن زمان فدراسيون براى انتخاب سرمربى خيلى تحت فشار بود و تلاش هايى كه براى انتخاب سرمربى انجام داده بودند به نتيجه اى نرسيد، به همين دليل با انتخاب دايى فدراسيونى ها مى خواستند پشت دايى پنهان شوند. دايى اسم بزرگى است و مسؤولان فدراسيون پشت نام دايى پنهان شدند. تحليلم اين است كه ما خيلى زود دايى را خرج كرديم چرا كه مى توانستيم از دايى در جاهاى ديگر استفاده كنيم. او مى توانست رييس AFC باشد و در آنجا به فوتبال ما كمك كند. دايى چه چيزى كمتر از بن همام داشت. رابطه و تحصيلات، مقبوليت و معروفيت دايى به همراه خيلى ديگر از فاكتورها نكات برترى دايى از بن همام است اما من متاسفم كه با خرج كردن زودهنگام چنين شخصى راه را براى پيشرفت بيشتر فوتبال ايران محدود كرديم.»
پنج شنبه 28 آذر