موضوع
:
وصف حال خودتان با زبان شعر
نمایش پست تنها
#
157
12-21-2008
haj_amir
دوست و کاربر فعال سابق
تاریخ عضویت: May 2008
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,217
سپاسها: : 2
122 سپاس در 119 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پریشان سایه ای آشفته آهم
ز مغزم می تراود گیج و گمراه
چو روح خواب گردی مات و مدهوش
که بی سامان به ره افتد شبانگاه
درون سینه ام دردیست خونبار
که همچو گریه می گیرد گلویم
غمی آشفته دردی گریه آلود
نمیدانم چه میخواهم بگویم
نمیدانم چه میخواهم بگویم
کاربران زیر از haj_amir به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
mosholak
haj_amir
نمایش مشخصات عمومی
ارسال یک پیام خصوصی به haj_amir
وب سایت haj_amir
یافتن همه پست های haj_amir
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید