نمایش پست تنها
  #63  
قدیمی 01-25-2009
بابا علی آواتار ها
بابا علی بابا علی آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Jan 2009
نوشته ها: 83
سپاسها: : 0
در ماه گذشته یکبار از ایشان سپاسگزاری شده
پیش فرض

ای فدای تو هم دل و هم جان***وی نثار رهت هم این و هم آن

دل فدای تو، چون تویی دلبر***جان نثار تو، چون تویی جانان

دل رهاندن زدست تو مشکل***جان فشاندن به پای تو آسان

راه وصل تو، راه پرآسیب***درد عشق تو، درد بی‌درمان

بندگانیم جان و دل بر کف***چشم بر حکم و گوش بر فرمان

گر سر صلح داری، اینک دل***ور سر جنگ داری، اینک جان

دوش از شور عشق و جذبه‌ی شوق***هر طرف می‌شتافتم حیران

آخر کار، شوق دیدارم***سوی دیر مغان کشید عنان

چشم بد دور، خلوتی دیدم***روشن از نور حق، نه از نیران

هر طرف دیدم آتشی کان شب***دید در طور موسی عمران

پیری آنجا به آتش افروزی***به ادب گرد پیر مغبچگان

همه سیمین عذرا و گل رخسار***همه شیرین زبان و تنگ دهان

عود و چنگ و نی و دف و بربط***شمع و نقل و گل و مل و ریحان

ساقی ماه‌روی مشکین‌موی***مطرب بذله گوی و خوش‌الحان

مغ و مغ‌زاده، موبد و دستور***خدمتش را تمام بسته میان

من شرمنده از مسلمانی***شدم آن جا به گوشه‌ای پنهان

پیر پرسید کیست این؟ گفتند:***عاشقی بی‌قرار و سرگردان

گفت: جامی دهیدش از می ناب***گرچه ناخوانده باشد این مهمان

ساقی آتش‌پرست آتش دست***ریخت در ساغر آتش سوزان

چون کشیدم نه عقل ماند و نه هوش***سوخت هم کفر ازان و هم ایمان

مست افتادم و در آن مستی***به زبانی که شرح آن نتوان

این سخن می‌شنیدم از اعضا***همه حتی الورید و الشریان

که یکی هست و هیچ نیست جز او***وحده لااله الاهو

هاتف اصفهانی
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید