نمایش پست تنها
  #116  
قدیمی 04-13-2009
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض متنی کوتاه اما جالب و پر محتوا

امــــــــــروز عصر، يه قديمي توی اين جنگل پشت خونه ام زدم، همين جوری داشتم قدم ميزدم، ديدم جلوتر يک زن و شوهر پير کنار هم ميرن! خيلي جالب بود، من هر چقدر دقت کردم که ببينم کي به کي تکيه داده و برای راه رفتن از اون يکي کمک ميگيره نفهميدم! توی يه دست عصا و توی اون يکي، دست يار! شايد هم منظور از به هم تکيه دادن هميني بود که من داشتم ميديدم.

من خيلي به اين موضوع فکر ميکنم که آيا وقتي آدم سنش بالا ميره، بيشتر به مرگ فکر ميکنه يا نه؟ مثلا" کسي که هشتاد سالش هست آيا هر روز که ميخوابه به اين فکر ميکنه که شايد اين آخرين روزی باشه که زنده هست؟

راستـــــــــــي اگه يه روزی يه نفر با يه پاکت نامه جلوتون ظاهر بشه و بگه توی اين نامه تاريخ مرگتون نوشته شده با سال و روز و ساعت و ثانيه اش، چي کار ميکنيد؟ و البته اين رو مطمئن باشيد که همه چيزی که توی اون نامه نوشته شده صحت داره؟ آيا نامه رو باز ميکنيد و از تاريخ مرگتون باخبر ميشيد و يا اينکه ..... شايد اگه من چنين فرصتي بهم پيش ميامد، پاکت نامه رو ميگرفتم! هر چند حتي اگه فرصت کمي برای زندگي کردن داشتم، احتمالا آدم ميتونست بهتر برنامه ريزی کنه!

شايد اين سئوال رو بارها از شما کردند که اگه يه هفته يا يه سال ...... از عمرت باقي بود چي کار ميکردی؟! ميدونم که همه بهترين کارها رو ميخوان بکنن، ميخوان همه رو ببينن ... ميخوان با همه خوب باشن .. ميخوان فلان کار رو بکنن ..... مگه نه؟!

يعنـــــــــــي واقعا" برای خوب بودن و بهتر زندگي کردن احتياج به تاريخ انقضا داريم؟
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید