به کجا چنین شتابان؟
گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زینجا، هوس سفر نداری؟ ز غبار این بیابان؟
همه آرزویم اما.... چه کنم که بسته پایم....
به کجا چنین شتابان؟
به هر آن کجا که باشد بجز این سرا سرایم
سفرت به خیر اما
تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها
به باران
برسان سلام ما را
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی (م. سرشک)