موضوع: غمنامه
نمایش پست تنها
  #94  
قدیمی 04-21-2009
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شب آغاز هجرت تو
شب درخودشکستنم بود
شب بي رحم رفتن تو
شب از پا نشستنم بود

شب بي تو ، شب بي من
شب دل مرده هاي تنها بود
شب رفتن ، شب مردن
شب دل كندن من از ما بود

واسه جشن دلتنگي ما
گل گريه ، سبد سبد بود
با طلوع عشق من و تو
هم زمين ، هم ستاره بد بود

از هجرت تو شكنجه ديدم
كوچ تو اوج رياضتم بود
چه مؤمنانه از خود گذشتم
كوچ من از من ، نهايتم بود

به دادم برس ، به دادم برس
تو اي ناجي تبار من
به دادم برس ، به دادم برس
تو اي قلب سوگوار من

سهم من جز شكستن من
تو هجوم شب زمين نيست
با پر و بال خاكي من
شوق پرواز آخرين نيست

بي تو بايد دوباره برگشت
به شب بي پناهي
سنگر وحشت من از من
مرهم زخم پير من كو ؟

واسه پيدا شدن تو آينه
جاده ي سبز گم شدن كو ؟
بي تو بايد دوباره گم شد
تو غبار تباهي

با من نياز خاك زمين بود
تو پل به فتح ستاره بستي
اگر شكستم ، از تو شكستم
اگر شكستي ، از خود شكستي

به دادم برس ، به دادم برس
تو اي ناجي تبار من
به دادم برس ، به دادم برس
تو اي قلب سوگوار من


ایرج جنتی عطایی
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید