عشق چيست؟
ع ش ق
ع= عادت کردن، عادت داشتن، عادتمند شدن
ش= شبیه بودن شخصی به فرد خاصی که در ذهن خود قبلا ترسیم و تجسم کرده اید، شباهت عجیب با افراد مخ تعطیل داشتن، شک داشتن به اینکه "بودن یا نبودن... مسئله این است"پیدا کنید پرتقال فروش را!!
ق= قرتی بازی، قره قوروت، قرو قمبیل، قارقار کردن!!، قیلی ویلی رفتن، قند تو دل آب شدن!!!!، قوز بالا قوز!!!!!!!!!!!!!!، قهوه خونه مش قنبر، قرتی بازی در آوردن، قر و قمیش ریختن، قارقارک سوار شدن، قلمبه وار مثل جناب مسعود شصتچی علاقه مند شدن و فرت و فرت مثل مهران مدیری شخصیت های آبکی و نونکی (آبکی برای تماشاچی نونکی برای نان در آوردن خودش) خلق کردن
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
|