محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان
کز عشق آن سرو روان گویی روانم میرود...
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند
این بیت اخیر در انتهای شعر نوایی از طبیب اصفهانیه که در نوایی نوایی
وجود داره و هم اینکه در اواز و تصنیف های دیگه هم به کار میره
یکی از تصنیف های زیبای سالار عقیلی به همین نامه
اما زیبا تر از اون همون نوایی که ابراهیم شریف زاده در ابر کاست خون پاش و نغمه ریز استاد حسین سمندری که موسیقی مقامی خراسان و تربت جام هست اجرا میشه
این کاست دوتار نوازی بسیار بسیار بزرگ و ارزشمنده همونطور که گفته بودم اخوان ثالث!
در شعری به همین نام به زیبایی حسین سمندری رو توصیف میکنه و قدر و منزلت این ساز این نوازنده و اون خطه بزرگ که خودش فرهنگش و مردمانش همه پاک و مقدس و بزرگ هستند
رو نشون میده....
ان شاالله به زودی تمام این کاست رو در سایت برای دانلود خواهم گذاشت
تا همه دوستان از اعجاز دوتار و فرهنگ و هنر اون سرزمین بهره ببردند...
دوتار نوازان تربت جام و بجنورد و قوچان.....
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|