تعطیلی تعطیلی برف بازی سر خوردن ماشینا غذاهای گرم گوش دادن با رادیو استانی
دعا برای ادامه بارشش ...
.========================
سپیدی و پاکی و سکوت عشق
=========================
در برف و سرما همه چی منقلب میشه توی توی شهر هیچ ادم عصبانیی رو نمیبنی
همه میخوان به هم کمک کنن ادمایی که لعنت میفرستادن به زمین و زمان و روزگار در گرما الان فقط لبخند میزنن همه خودشونو جمع میکنن و کوچیک میکنن تا صمیمی توی تاکسی بشینن و همه به مقصد برسن
حتی مثل قبل هم راه نمیریم تلو تلو خوران راه میریم مثل بچه ها و همیشه شون
حتی راه رفتنمونم خوب و درست و پاک و دوستداشتنی میشه
فکر نکنم هیچ دزدی در یه روز قشنگ زمستانی دزدی بکنه
چتر فروشا لبو فروشا باقالی فروشا برف روبا
جز برای تماشای ستاره ها در شب اونم فقط ادمای شاعر پیشه ای که ما جزشون نیستیم
فقط وقت برف باریدنه که به اسمون نگاه میندازیم و نگاهمونو کامل بالا میاریم
روزای بارانی اینطوری نیست
روزای آفتابیم اینطوری نیست
میگن آدمای چاق مهربون ترن ! ادم برفیام چاقن و چاق میسازنشون
لبخندشون توی ذهن همه مون هست نیست ؟ با اون دماغ درازشون....
و برف و زمستان و خاطرات کودکی از فرهاد مهرداد که دیگه وصفشو نمیکنم....
-----------------------------------------------------------------------
نفتالین !
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
ویرایش توسط دانه کولانه : 06-30-2009 در ساعت 07:59 PM
|