نمایش پست تنها
  #3  
قدیمی 12-11-2007
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Wink مجموعه اشعار کارو ... شاعر فقید

نقل قول:
نوشته اصلی توسط دانه کولانه نمایش پست ها
بازم تشكر ميكنم از همگي دوستاني كه زحمت كشيدند
من خودم با شخصيت اين شاعر گرامي آشنا نيستم متاسفانه چيزي هم ازش نخوندم
اما نوشته هاي اين تاپيك رو خواهم خوند
آيا تمام نوشته هاي اينجا از ايشونه ؟ چون بعضيهاش شعر نبود اما مشخص بود كه متون پرباريه

سنبل جان بی اندازه شرمنده کردین... متشکرم.
و بله کوروش جان این نویسنده هم شاعر و هم متن نویس و هم بیت سرا و هم تراژدی نویس و هم غمنامه نویس هستند
درحقیقت ایشان از دریچه حقیقت و فارغ از حس فانتزی و خیال پردازی به دنیا نگاه می کنند و در نگاه و متون نوشته شده ایشان حقیقت انسانی به صورتی بسیار تلخ و قابل تعمق مشهود است
اینکه کارو چرا اینقدر تلخ و سیاه می نویسد تا امروز بر من نیز نامعلوم بود .....
که زندگی نامه ایشان رو خوندم و در نهایت متوجه شدم که زاده شدن در بستری پر از محنت و بزرگ شدن در حالتی یتیم گونه و توام با فقر و نبرد با مشکلات زندگی در سنین کم عامل اینگونه سخت زیستن و تلخ دیدن و سیاه نوشتنهای کارو بوده است.
در حقیقت کارو شاید زیاد از حد به نظر سیاه و تله باشد ولی به جرات می توان گفت که متن نوشته ها و اشعارش در درون خود نمایی پر رنگ از حقیقت دارد
در کتاب شکست سکوت او حمله و کشتار سیل و ناله محرومان و بی کسان جامعه راچنان بازگو می کند که گویا خود از سیل زدگان است...
و در زندگی نامه او متوجه می شویم که ویگن برادر او در خردسالی در اثر فشار شدید آب نزدیک بوده در رودخانه غرق شود و تا مدتها تاثیر مواجهه با مرگ را در خود و زندگی خود داشته و طبعا کارو با دیدن تکه تکه سختی ها و تلخی های اینچنین در زندگی خود به حقیقتی رسیده بوده به نام زندگی تلخ
او هرگز مانند هدایت صحبت از زوال و یا خودکشی نکرد
و همیشه از زندگی و صبوری و تحمل ناملایمت و سختی ها متعدد و مبارزه با کاستی های زندگی سخن می گوید و همواره بشر ایده آلش را افرادی فقیر و نادار اما با شرف و با وجدان و بی نیاز از مخلوقات دیگر می بیند
کارو نگرشی دارد بر زندگی چونان مهاتما گاندی که اسارت قوم و ملت خود را در پنجه استبداد و امیال و هوسها وحشتناک تر و ترسناک ترین عامل پلیدی در دنیا می دید
کارو به زر و زیور فروخته شدن و از درد و رنج همنوع دوری گزیدن و به صدای ناله مردم پاسخ ندادن را پلیدی و بی صفتی انسانها می بیند
او از فقر مادی و قناعت دنیوی به عنوان نشانه انسانیت یاد می کند و از فقر معنوی و کمبود مهر و محبت به دیگران به عنوان فقر انسانی در نوع بشر....
کارو اگر چه کم زیست و کم نوشت و کم آوازه در این شهر به در کرد...
اما
با ابیات و نوشته هایش به شیوایی در دل مردم آزاد اندیش و حقیقت نگر... با حقیقتی محض و جاودان اثر کرد.

ارادتمند... امیر عباس... بچه تهرانپارس!!
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید