
07-26-2009
|
 |
مدیر کل سایت  کوروش نعلینی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,701
سپاسها: : 1,382
7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
موسیقی فیلم ـ در بروژ ـ In Bruges مقاله زیر در نشریه قلم دانشکده فنی و مهندسی نفت اهواز به طبع رسیده ...
موسیقی فیلم " در بروژ " Music Of Film : IN BRUGES حسام ذکا خسروی
در بطن ملودي , سخني عالمانه نهان است که هدف کارگردان را از بيان روايت , سهل کرده است .
حرفي که در پشت ملودي پنهان شده است , مخاطب را آگاه ميکند که اتفاقاتي در حال ايجاد شدن است .
.
.
.
.
کن به ريمي : آروم بمونيم و منظره رو ببينيم ... ( موسيقي ادامه دارد )
تاریخچه زندگی " کارتر بارول " Carter Burwell
وی متولد 18 نوامبر 1955 است
در سال 1977 از کالج هاروارد فارغ التحصیل گردید
او در هاروارد مطالعات انیمیشنی خود را با مری بیمز گذرانید و والکترونیک موسیقی را با ایوان ترفین ادامه داد وی همچنین مستقلانه مشغول به مطالعه MIT گردید و مسیر خود را از این طریق نیز ادامه داد و دنبال کرد .
پس از فارغ التحصیلی خود , در همان دانشگاه هاروارد دستیار مدرس الکترونیک موسیقی گردید .
در سال 1979 اولین انیمیشن وی با نام
Help , Im being crushed to death by a black rectangle
توانست جایزه نفر اول فستیوال فیلم جکسون ویل و نفر دوم فستیوال بین المللی انیمیشن اتاوا را به خود اختصاص دهد .
او در سال 1979 – 1981 در Computer Scientist به عنوان مسئول ارشد بخش به کار خود ادامه داد و موجبی شد که آزمایشگاه و لابراتوار ایسلند را برای تحقیقات وی در اختیارش قرار دهند .
از دیگر کارهای وی میتوان به نوشتن برنامه ای توسط وی در مورد پردازش تصاویر اشاره کرد .
در بین سال های 1982 – 1987 در موسسه تکنولوژی آمریکا مشغول به کار شد و طرح های انیمیشنی خود را به صورت کامپیتری ایجاد نمود و همچنین تحقیقات Digital Sound خود را به اتمام رسانید او در این بین در چند کارهای انیمیشنی تلوزیونی نیز کار کرد .
او در این سال انیمیشن Lensman را در ژاپن ساخت .
در دهه 1980 حرفه موسیقی خود را ادامه داد و وارد گروه های متعددی در شهر نیویورک گردید .
او همچنین موسیقی برای رقص , تئاتر,سینما نوشت .
فیلم هایی که توسط بارول آهنگسازی شدند :
- تقاطع میلر
- بارتون فینک
- داک هالیوود
- کالیفرنیا
- زندگی این پسر
- وکیل هادساکر
- داب روی
- فارگو
- زندانی اسپانیایی
- شغال
- The Big Lebowski
- Three King
- جان مالکوویچ بودن
- مفسد
- هملت
- افسانه یک شوالیه
- اقتباس
- سیمونه
- The Rookie
- کینزی
- قاتلین پیرزن
- فریب
- جایی برای پیرمردها نیست
- پیش از آنکه شیطان بداند مرده ای
- پس از خواندن بسوزان
- گرگ و میش
کارگردانان و آهنگسازان فیلم , بارول را با پشتوانه خوب آهنگسازی برای کارگردانان مطرح جهان میشناسند
برخی از فیلم های شهیری چون : تقاطع میلر , کالیفرنیا , زندگی این پسر , وکیل هادساکر , فارگو , شغال , هملت , سیمونه , قاتلین پیرزن , جایی برای پیرمردها نیست و آخرین کار وی با نام " گرگ و میش " .
در این مقاله تحلیلی کوتاه بر ساختار موسیقی فیلم " در بروژ " صورت میپذیرد .
ساختار و شکل موسیقی فیلم مزبور
۱. پاپ
۲ . موزیکالیته و فانتزی
۳. کلاسیک ( اپرا )
۴. موسیقی الکتریک و راک
سعی میشود علاوه بر تحلیل موسیقی ,
مطالب مرتبط در این مورد نیز ذکر گردد .
فيلم با نماي باز شهر بروژ با سلو نوازي پيانو آغاز ميگردد ( به موسيقي کوتاه پيانو خوب گوش فرا دهيد چرا که آهنگساز ملودي ثابت خود را با گوش شما آشنا ميکند و بيان ميدارد که تا پايان فيلم در جاي جاي فيلم با اين ملودي خاص در تماس هستيد )
ملودي بسيار آرام و فرح بخش بر فضا حاکم است بلافاصله در قطعه بعد ويلنسل همان ملودي خاص را ادامه داده و به همراه ارکستر , ملودي را با وزني سنگين به اتمام ميرساند .
آهنگساز با فضاي حاکم بر شهر ( از حيث تاريخي ) آگاه است , چراکه وقتی, کارگردان دوربين خود را در شهر وارد ميکند و بيننده را با سطح شهر , معماري گوتيک , فرهنگ عامه مردم و تاريخ غني شهر آگاه ميکند , آهنگساز نيز فرصت را مغتنم شمرده و قطعه قبلي را با ورود ساز هارپ و آکاردئون به آرامي به پايان ميرساند و با استفاده از اين کار خواه ناخواه بيننده را با فضا هماهنگ ميکند و گويي او را با فرهنگ و معماري اين شهر الفت ميدهد .
بحث را متمرکز بر روي تم فيلم ميکنيم .
همانطور که پيش از اين گفتيم , مخاطب با فيلمي به همراه موسيقي کلاسيک روبه رو است و محور اصلي بر اين اصل استوار است ولي آهنگساز به صورت موجز از فضاي فانتزي , پاپ , اپرا (Opera) و الکتريک و راک استفاده میکند .
به صورت موجز از هريک از سبک هاي پيش گفته المان هايي را اشاره ميکنم .
در مورد سبک فانتزي , که در اين فيلم يکي از کوتاه ترين شکل هاي موسيقي بود , خواننده را سوق ميدهم به سکانس ابتدايي فيلم , صحبت بين ريمي و مرد چاق آمريکايي .
فانتزي در واقع فضايي است ماوراي داستان و اتفاقاتي را در مکاني رويا گونه رقم ميزند و بیننده را به مکانی فرای این جهان برده و او را با خاطرات نوستالژیک کودکی اش روبه رو میکند .
اپرا : گفته خود را با گفته راجر کيمي ين منطبق کرده و سکانس مربوطه را با فضاي حاکم را شرح و توصيف ميدهم
" در اپرا شخصيت ها و طرح داستان به جاي گفتار که در درام متعارف به کار گرفته ميشود به واسطه آواز نمايانده ميشود . با پذيرفتن اين قرارداد اپرا مايه لذت فراوان ميشود . موسيقي آن گوشنواز است و تاثير حسي کلام و داستان را تشديد ميکند و موسيقي اپرا با تجسم حالت , شخصيت , پويايي و کنشي دراماتيک حتي يک داستان پيچيده را نيز باورپذير ميکند
سيلان موسيقي داستان را پيش ميبرد . در اپرا , موسيقي همان درام است ...
باردل در سکانس میانی و پیش از اوج فیلم , داستان را با اپرا ادامه میدهد .
( صحنه ای که کن قرار است نزد کسی برود تا اسلحه تهیه کرده و بوسیله آن ریمی را به قتل برساند )
صحنه کوتاه است و هیچ دیالوگی نیست و فقط موسیقی ( اپرا ) شنیده میشود
اپرا همه چیز را به مخاطب میگوید , استیصال و درماندگی در چهره هری , دوزخی که او در میان آن قرار گرفته , عشقی که شاید تنها دلیل زنده ماندن اوست , حتی موسیقی به ما میگوید که کن هیچوقت ریمی را نمیکشد !
-----------------------------------------
موسیقی الکتریک و راک :
راجر کیمی ین : موسیقی راک در دهه های 1960-1970 اغلب آمیزه ای از ریتم های پیچیده است . در دهه 1980 اجرا کنندگان از پلی ریتم های موسیقی آفریقایی , ریتم راک را پیچیده تر میکردند .
بارول برای احساسات بیشتر در صحنه های درگیری و جنگ از این نوع سبک موسیقی استفاده کرده است .
موسیقی مزبور با همراهی دوربین فیلمبردار گاه صحنه های پر تحرکی را رقم میزند و استرس و هیجان را از طریق نزاع هری و ریمی به مخاطب انتقال میدهد .
موسیقی کلاسیک از نظر بافت , ریتم , حالت و ملودی ویژگی های خاص خود را دارد که صحبت از تمام این مسائل در این بحث نمیگنجد
ویژگی های موسیقی کلاسیکال که مدالیته اصلی و بنیانی موسیقی این فیلم را تشکیل میدهد عبارتند از : فضایی آرام و ملودیک ( البته بر پایه هارمونی ) , وزن های ساده و سنگین ( اغلب 2\4 ) , سکوت های متوالی و ریتم سنگین حاکم بر فضای فیلم .
فیلم , فیلمی است با موسیقی کم ولی پر حجم .
گو آنکه در بین سکانس ها موسیقی کم استفاده شده ولی بیننده را مشتاقانه به سوی خویش میکشد
و این یکی از بزرگترین ویژگی های سکوت در موسیقی است .
قطعه موسیقی که برای خود بنده جالب به نظر آمد و قابل توجه بود
سکانسی بود که هری وارد شهر گردید
تم این سکانس منطبق است بر درآمد چهارگاه و فضایی این چنین دارد البته اطلاعی ندارم که بارول با علم به موسیقی ایران آنرا ساخته و یا ناآگاهانه گرایش به این موسیقی لطیف پیدا نموده ...
و در انتها تیتراژ پایانی این فیلم تمام موسیقی فیلم را مرور میکند
حرکتی از آرامش به سوی آرامش .....
پایان
حسام ذکا خسروی
WWW.Busalik.blogfa.COM
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|