تلوزیون چه چیز با حالی است!
نسیم عرب امیری
مثل پیوند غرب با شرق است
شاعری كه مهندس برق است!
فارغ از كشف واژه های بدیع
عاجزم از قواعد تقطیع
نه كه یك ذره می شود بارم
اختیارات شاعری دارم!
چون بلد نیستم به وقت عمل
هیچ بحری به غیر بحر رمل!
گرچه عنوان شاعری شیك است
مدرك من الكترونیك است
چند باری نوشته ام پروژه
وصف ابرو و خال و خط و مژه
جای تحقیق آزمایشگاه
چند تا شعر می نویسم ماه
طبع انگشت های من سرد است
بارالها دلم پر از درد است!
گوش كن ای الهه طناز
نه غلط گفتم ای الهه ناز!
وقت اخبار بیست و سی شده است
ای خدا، جان هر كسی شده است،
هی قضاوت نكن از این اول
بنشین گوش كن بگو ایول!
واقعا غیراز این كه كم كارم
من از ایشان چه چیز كم دارم؟!
حیف اسباب دردسر باشد
هر كسی جای خود اگر باشد
صبح تا شب به فكر نقالی است
تلوزیون چه چیز با حالی است!