
08-06-2009
|
 |
معاونت  
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521
1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
با توام خوب من...
تقریبا 18 روزه برگشتم
نتونستم و شاید نخواستم روی پا وایستم. هر چی بود که تمومم کرد. نه توانی مونده و نه دلی. 18 شبه نخوابیدم . درست غذا نخوردم . حوصله ی حرف زدن با کسیو ندارم. حوصله ندارم مثل قدیما شعر بگم . حوصله ندارم حتی گوشیمو بگیرم دستم و به اونایی که دوسشون دارم اس بدم. حوصله ندارم پامو از در بذارم بیرون. حوصله ندارم به مامان تلفن بزنم چون با ناباوریه تمام میگم مامان خوبی؟ بابا خوبه؟  
با تو بودم خوب من
رو میکنم به آینه رو به خودم داد میزنم
ببین چه قدر حقیر شده اوج بلند بودنم
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|