نمایش پست تنها
  #3  
قدیمی 08-23-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض خودآرايى و محيط آرايى در ايران باستان

ظروف



از زيباترين و شكيل‏ترين ظروف اين دوره مى‏توان به ظروف مشهور به «پوست تخم‏مرغى» اشاره كرد. ضخامت اين سفالينه‏ها نهايتاً دو و نيم ميلى‏متر است و سطح آنها بسيار صاف و صيقلى است.
تصاويرى از ظروف زرين و سيمين اين دوره را مى‏توان در پلّكانِ نگاردار آپادانا (در تخت جمشيد) ديد كه به وسيله ملل مختلف، حمل مى‏شود. تُنگ بلندى كه دو دسته دارد، حاكى از هنر و اهميت و نقش آن در آراستگى زندگى است. يكى از دسته‏ها كه لوله تنگ هم محسوب مى‏شود، خاص هنر پارسى است. در اين دوره، دستگيره‏ها اغلب به صورت زيبايى به شكل جانوران و موجودات افسانه‏اى ساخته مى‏شدند. اغلب ظروف، روكشى از بُرنز، طلا و نقره داشتند و گاه جنس آنها فقط از طلاى ناب بوده است. براى تزيين ظروف، اغلب از تصوير نيلوفر آبى و نخل، استفاده مى‏شد.
امّا درباره ظروف سنگى اين دوره بايد گفت كه سطح كاملاً صيقلى و طراحى عالى، از ظروف سنگى شاه‏كارهاى بديلى پديد آورده است. برخى كه با سر حيوانات، تزيين شده‏اند، بيش از بقيه چشم‏گيراند. مثلاً غازها و قوها با گردنِ دراز از حاشيه گرداگرد كاسه، به بيرون مى‏نگرند. شير هم در ميان انواع حيوانات تزيينى، طرف توجه خاصّ صنعتگران اين عصر بوده است. ظروف سنگى فراوانى داراى نقوش حيوان است. گاهى پايه ظرفى به صورت پنجه شير، ساخته شده است.
در اين دوره، گويا ارزش ظروف شيشه‏اى بيش از ظروف زرّين و سيمين بوده است. شيشه صاف و بى‏رنگ، از اختراعات ايرانيان بوده و توليد آن در غرب ايران و در بين‏النهرين، صورت مى‏گرفته است. حتى روى اين شيشه‏ها نقش‏هايى ايجاد مى‏كرده‏اند كه به صورت شيارهاى افقى و عمودى بوده است. حتى تزيين با نقوش نخل و نيلوفر نيز در لبه آنها وجود دارد. همچنين گلدان‏ها و قَرّابه (صُراحى)هايى از اين دوره به دست آمده‏اند كه از جنس شيشه‏اند و دسته‏هايشان به شكل جانوران ساخته شده است. اينها گران‏ترين نوع ظروف بوده‏اند و اهميت و قيمت آنها افزون بر طلا و نقره بوده است.
لباس

لباس بلند و پرچين اين دوره، مشخصّه‏اى است متعلّق به هخامنشيان. آنها معتقد بودند كه لباس بلند، نقص بدن را مى‏پوشانَد و آدمى را زيبا و بلند نشان مى‏دهد. اين لباس‏ها در هر طرف، چهار چين داشت و دامن آن در پس و پيش به صورت نيم قوسى كامل بود كه گوشه‏هاى آن به سمت بالا كشيده مى‏شد و در دو پهلو كوتاه‏تر بود. اين لباس‏ها با نوارهاى پليسه تزيين مى‏شدند. همچنين با لباس‏هايى سر و كار داريم كه در نوع درجه يك خود، از سه نوع پارچه مختلف، تشكيل شده‏اند. در لباس نگهبانان شوش، پارچه قسمت بالا و پايين، هم نقش‏اند و بى‏دليل نيست كه لباس را نوعى خلعت شاهانه و بلكه بزرگ‏ترين هديه محسوب مى‏كردند. پارچه لباس‏ها به نقش دايره‏هايى با برگ و گل، تزيين شده بود و سوزن‏دوزى‏هاى فراوانى روى لباس‏ها به چشم مى‏خورْد كه گاه زربافت و گاه گل بافت بودند و حتى حقوق زنان خيّاط در كارگاه‏هاى خيّاطى بر اساس نوع لباسى كه مى‏دوختند، تعيين مى‏شد: 1 - خيّاطان لباس‏هاى ساده، 2 - خيّاطان لباس‏هاى ظريف، 3 - خيّاطان لباس‏هاى بسيار ظريف.

برخى معتقدند كه آتن، استفاده از ابريشم را از ايران آموخت و البته اين اعتقاد، احتمالى قريب به يقين است. در اين دوره، از ابريشم براى تزيين لباس‏هاى گران‏بها استفاده مى‏شده است. پارچه‏هاى پشمى نيز جزو لباس‏هاى ظريف محسوب مى‏شدند. اين پارچه‏ها با تكنيك گوبْلَن و بسيار پرنقش و نگار بافته مى‏شده‏اند. نوعى پارچه ديگر نيز در اين دوره معمول بوده كه نقش آن، دژهايى در مربع‏هاى كوچك است. اين دژها داراى كنگره‏اند. در اين عصر، حتى نقش و تصوير انسان را بر لباس‏ها مى‏بافتند. نوعى لباس بسيار گران‏بها هم رايج بوده كه از پنبه درست مى‏شده است. از پنبه براى پركردن متّكا و بالش نيز استفاده مى‏شده است. اگرچه اين لباس، زيبا و شكيل بود، امّا فعاليت‏هاى بدنى را دشوار مى‏ساخت. آتناثيوس مى‏گويد: «گران‏ترين لباس‏ها... رداى پربهاى ايرانى بود، با بافتى محكم و پوشيده از پولك طلايى». هرچند اين لباس‏ها از ميان رفته‏اند؛ امّا تعداد زيادى از اين پولك‏هاى طلا بر جا مانده است. گاه دكمه و گُل طلا در ميان اين تزيينات به چشم مى‏خورَد. در ميان تزيينات، تنديس انسانِ شيرتن در زير خورشيدِ بالدار ديده مى‏شود كه از پشت به لباس، وصل مى‏شد.

كفش

كفش ايرانيان اين دوره، سه‏بنده بود؛ امّا كفش شاه و ولى‏عهد، از اين قاعده مستثنا بود و نرمى آن تا حدّى بود كه پا به راحتى درون آن مى‏چرخيد و رنگ آن نيز سرخ بود.

زيورآلات

لباس يك ايرانى متشخص، مزيّن به گردن‏بند و بازوبند بوده و فرد، دشنه‏اى نيز در زير لباس به همراه داشته است. مردها گردن‏بندى برگردن داشتند كه عموماً از جنس فلز بوده است. دست بندهايى نيز استفاده مى‏شد، مثلاً با نقش دو شير در حال بلعيدن دو قوچ، يا دو پرنده شكارى.
هخامنشيان براى تزيين موهاى خود، از نوارهاى با نقش گل استفاده مى‏كردند. حتى موبند خدمه شاه، پر تزيين بود. سنجاق‏هاى سر، به سنجاق‏هاى امروزى بسيار شبيه بوده‏اند، تنها با اين تفاوت كه قسمتى را كه به چشم مى‏خورْد، مزيّن به فيروزه، عاج، شيشه، استخوان و بُرنز و سُرب مى‏ساختند. تهِ سوزنى كه از پاسارگاد به دست آمده و در لباس به كار مى‏رفته، از زيبايى ويژه‏اى برخوردار است. ته اين سوزن به شكل يك انار كوچك است و مرصّع به طلاست و خودِ سوزن، نقره‏اى است.

ايرانى‏ها به روغن‏هاى معطّر نيز علاقه‏مند بودند. روغندان‏ها شكلى خاص داشتند. تفاوتى ميان وسايل آرايش مردانه و زنانه اين دوره نمى‏توان يافت. آينه‏ها هم پرنقش و تصوير بودند. دسته آينه از چوب و عاج بود. در امپراتورى بزرگ هخامنشى، سُرمه‏دان در همه جا به چشم مى‏خورْد و به قول گِزِنوفون، مردها هم از آن استفاده مى‏كردند. سُرمه‏دان‏ها را اغلب از شيشه‏هاى الوان و به صورت مطبّق و يك در ميان زرد و آبى و قهوه‏اى و سفيد مى‏ساختند. درِ آنها چهارگوش بود كه به سمت پايين، باريك مى‏شد. سرمه‏دان‏ها از شيشه و بُرنز ساخته مى‏شدند. اين شكل سرمه‏دان، فقط متعلّق به حوزه هنر ايرانْ زمين است.




...


__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید