واژههای فارسی در زبان ژاپنی
تاریخچه روابط دو کشور
هشتاد سال از برقراری رابطه رسمی دیپلماتیک بین ایران و ژاپن میگذرد. اما از قرنها پیش از آن، ژاپنیها از طریق متون چینی با امپراطوری ایران و فرهنگ و تمدن آن کم و بیش آشنا شده بوده اند. آشنایی ایرانیان با کشور ژاپن، به اواسط دوران قاجار بازمیگردد. تا جایی که بر نگارنده معلوم است، پیش از آن، در دوران صفویه، سفیر شاه سلیمان صفوی در سیام (تایلند) در کتاب سفرنامهاش “سفینه سلیمانی” اشارههایی به کشور ژاپن، شرایط اقلیمی و مردمان آن کرده است. پس از آن، میرزا ابراهیم صحافباشی مشاهدات خود از سفر به مشرق دور به سال ۱۸۹۷ را، در سفرنامه خود آورده است که حدود ده صفحه از آن به کشور ژاپن اختصاص دارد. تا اینکه در سفرنامه مهدیقلی هدایت (مخبرالسلطنه) که به همراه میرزا علیاصغرخان اتابک، صدر اعظمِ قاجاریان در سال ۱۹۰۳ از ژاپن دیدار کرد، اطلاعات مبسوط و ارزشمندی در مورد کشور ژاپن برای اولین بار به ایرانیان داده میشود.
اما مسبب اصلی آشنایی ایرانیان با ژاپن و علاقهمندیشان به این کشور، پیروزی ارتش ژاپن بر نیروی دریایی روسیه تزاری در سال ۱۹۰۵ بود. ایرانیان که همواره در جنگ با روسیه مغلوب شده بودند و بخشی از خاک خود را از دست رفته دیده بودند، از شنیدن خبر پیروزی ارتش کشوری کوچک و جزیرهای، بر ابرقدرت منفور روسیه شادمان شدند و برای آگاهی یافتن از اوضاع کشور ژاپن کنجکاو گشتند. جزئیات این علاقه و کنجکاوی در جراید آن زمان انعکاس یافته است. این علاقه بدانجا رسید که حسینعلی تاجر شیرازی در سال ۱۳۲۵ هجری قمری، منظومه حماسی بلندی با نام “میکادونامه” در بحر متقارب (وزن شاهنامه) راجع به پیروزی ارتش ژاپن بر روسیه و دلاوریها و سلحشوریهای افسران ژاپنی سرود. از آن زمان تا کنون نام ژاپن همیشه بر زبان مردم و دولتمردان ایرانی جاری بوده است.
در زمان دو جنگ جهانی، مسائل مربوط به ژاپن مورد توجه ایرانیان بوده است و حادثه بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی و اشغال ژاپن توسط ارتش آمریکا، در ایران بسیار مطرح شده است و میشود.
پیشرفت سریع صنعتی و اقتصادی ژاپن در نیمه دوم قرن بیستم، علاقه و توجه ایرانیان را به ژاپن بیش از پیش جلب کرد و باعث شد ژاپن به عنوان الگویی برای توسعه و سازندگی در ایران مطرح شود. پیش از انقلاب محمدرضا شاه از ایران با عنوان «ژاپن غرب آسیا» یاد میکرد و پس از انقلاب اسلامی نیز، سیاستمداران برجسته ایرانی، از عنوان «ژاپن اسلامی» برای الگوی توسعه مورد نظر خود یاد کردهاند.
نگاهی به برخی واژههای ژاپنی در فارسی
از زمان آشنایی ایرانیان با ژاپن تا به امروز (سال ۱۳۸۸)، نزدیک به پانصد جلد کتاب با موضوعهای مرتبط با ژاپن در ایران منتشر شده است و حدود ۲۸۰۰ عنوان مقاله در این ارتباط در مجلات و روزنامههای ایران به چاپ رسیدهاند و نزدیک به ۷۲ عنوان پایاننامه تحصیلی در خصوص موضوعات مربوط به ژاپن در دانشگاههای ایران راهنمایی شده است[۴]. نیز پس از پیروزی انقلاب، فیلمهای سینمایی و مجموعههای تلویزیونی متعددی از تولیدات کشور ژاپن در ایران به نمایش درآمدهاند و به اینها باید فیلمهای مستند، با موضوعهای مرتبط با ژاپن را نیز افزود.
همچنین پس از شکوفایی صنعت ژاپن و نیاز آن به نیروی کار خارجی، هزاران تن از جوانان ایرانی که عمدتاً از طبقات متوسط و پایین اجتماعی به لحاظ درآمد و تحصیلات بودند، راهی ژاپن شدند و ضمن کسب آشنایی با جنبههایی از فرهنگ ژاپن، خردهفرهنگ خاصی به وجود آوردند که بررسی و آسیبشناسی آن میتواند بسیار جالب و مفید باشد.
همه این موارد منجر به ورود برخی واژههای ژاپنی به زبان فارسی در سالهای اخیر شده است. البته اغلب این واژهها به صورت غیر مستقیم و با واسطه زبانهای اروپایی به فارسی آمدهاند. بیشتر بدین دلیل که به جز در چند سال اخیر، ایرانیانی که خواندن و نوشتن ژاپنی بدانند و در حوزه ترجمه فعال باشند بسیار اندک بوده اند.
این واژهها را میتوان در دو دسته تقسیم کرد. دسته اول واژههای عمومی هستند که اغلب، عناصر فرهنگی ژاپن به شمار میآیند و به عنوان نمادهای کشور ژاپن، وارد سایر زبانهای دنیا از جمله فارسی شدهاند و به مرور بسامد وقوع نسبتاً بالایی پیدا کردهاند. از این دسته میتوان به سونامی، سودوکو، ذن، هایکو، اوریگامی، گیشا، کیمونو، کامیکازه، نینجا، سامورای، یاکوزا، هاراگیری، و … اشاره کرد. دسته دوم کلماتی هستند که در حوزههای تخصصی به دلیل نبود معادل فارسی وارد شدهاند مثلاً در صنعت و مدیریت واژههایی نظیر کایزن، کانبان، گنبا، پنج اس و … که متخصصان آنها را بسیار به کار میبرند و یا در ورزشهای رزمی، واژههای کاراته، جودو، جوجوتسو (اغلب به شکل جوجیتسو)، کندو، کاراتهکا، جودوکا، سنسی، دان، تاتامی، دوجو، کاتا، کومیته، کیآی، تاچی و … ژاپنی هستند.
طرفه آنکه پسوند اسم فاعل ساز ka – در ژاپنی که از کلمه karate، اسم فاعل karateka و یا از کلمه seiji (سیاست)، اسم فاعل seijika (سیاستمدار) را میسازد، در فارسی زایایی پیدا کرده و گاهی به اسم ورزشهای غیرژاپنی نیز اضافه میشود. همچنین این پسوند را برخی به خاطر شباهت آوایی با کلمه کار فارسی، به شکل کاراتهکار یا جودوکاران استفاده میکنند.
واژههای فارسی در زبان ژاپنی
اما حکایت واژههای فارسی در زبان ژاپنی کمی پیچیدهتر و رازآلودتر است. کلمات فارسی زبان ژاپنی را به طور گسترده میتوان به دو گروه تقسیم کرد. گروه اول کلماتی هستند که نخست، در طی سالیان دراز و عمدتاً از زبان فارسی میانه، وارد زبان چینی شدهاند و بعد، از چینی به زبان ژاپنی راه یافته اند و دسته دوم کلماتی هستند که بیشتر، پس از قرن نوزدهم، از طریق زبانهای اروپایی وارد زبان ژاپنی شده اند.
|