موضوع: عشق ......
نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 08-26-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض عشق....

به مجنون گفت روزی ساربانی
چرا بیهوده در صحرا روانی
اگر داری تو با لیلی سر و کار
بود آن بی وفا با دیگران یار
سر و زلفش به دست دیگران است
تو را بیهوده در صحرا روان است
ز حرف ساربان مجنون فغان کرد
برایش این رباعی را بیان کرد
درخت بی ثمر هر کس نشاند
علاج درد مجنون را نداند
میان عاشق و معشوق رمزیست
چه داند آن که اشتر می چراند
به مجنون گفت كاخر اي بد اختر
گناهي از محبت نيست بد تر
تو را ايزد به توبه امر فرمود
برو از عشق ليلي توبه كن زود
چو بشنيد اين سخن مجنون فغان كرد
به زاري سر به سوي آسمان كرد
بگفتا توبه كردم توبه اولي
ز هر چيزي به غير از عشق ليلي!




__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید