سامبولي بليكم
اول رخصت
ديم عزت
سيم واس چي معذرت دااااااااااااااااااش خبطي مبطي صورت گرفته آخ واس چي نوكرتم
تازه سواله بعديم اينه كه اين مشتري مشترياي جديدي كه اومدن با لحن ما صوبت ميكونن ديگه كي باشن قصد خجلت ماست يا دست انداختن ما ايه اينطوري مينطوري شقه شقه قيمه قيمه هااااااااااااااااااااااااااااا اااااا آي نفس كش
البت دانه گيان بوخشيد براكم لازم بود اول عرض ادبي بكم ارات
دانه گيان گيان گيانان، گش گسب ، نازار ، عزيز دلم برار، چه كي هاتي كه خووش هاتي تاخ سر ايمه بلبل ايمه بر سر گژ زار،
آخ نبود بابا مردم از اين همه چرب زبوني
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....
رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......
ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني (تاري)
ویرایش توسط رزیتا : 01-20-2012 در ساعت 12:01 PM
|