آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه
آشپز که دو تا شد غذا یا شور میشه یا بی نمک
اجاره نشین خوش نشین است
از اسب افتاده ایم اما از نسل نیفتاده ایم
از پس هر خنده ای گریه می آید
از مردی تا نامردی یک قدم است
دندان اسب پیش کشی را نمی شمارن
استخری که آب نداره این همه قورباغه میخواهد چی کار
اگر دعوت گرگ را قبول کردی سگ هم همراه خودت ببر
اگر نخوردیم نان گندم ،دیدیم دست مردم
امروز توانی و ندانی ،فردا که بدانی نتوانی
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
برای همه مادر است ،برای ما زن بابا
به شتر مرغ گفتند بار ببر گفت:مرغم،گفتند بپر گفت:شترم
چیزی که شد پاره وصله بر نمی داره
|