خداوندا امروزم را چون فردا قرار مده
خداوندا دلهاي ما را به خود آشتي ده
خداوندا اگر روزي ، بودم با نبودم برابر بود آن روز را پايان ده
خداوندا به من بياموز تا ديگران را دوست بدارم
و به انها عشق بورزم
كه اگر چنين كنم به خداي خويش عشق ورزيده ام
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....
رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......
ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني (تاري)
|