امیدوارم سگی را نوازش کنی
به پرنده ای دانه بدهی، و به آواز یک سهره گوش کنی
وقتی که آوای سحرگاهیش را سر میدهد.
چرا که به این طریق
احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان.
امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی
هرچند خرد بوده باشد
و با روئیدنش همراه شوی
تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد...
شعری از ویکتور هوگو