نمایش پست تنها
  #3  
قدیمی 12-24-2007
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ديدگاهها و نظرات نومحافظه کاران نومحافظه کاران " قدرت نظامي" را ابزاري اساسي براي مقابله با چالش و درگيري ها در جهان مي دانند ومعتقدند که روابط بين الملل بر قدرت استوار شده و صلح واقعي ، نه با ديپلماسي و يا عدالت ، بلکه فقط در نتيجه پيروزي در جنگ برقرار مي شود.
نومحافظه کاران طي سالهاي اخير از ديدگاهها و نظراتي که در واشنگتن به طور گسترده رواج يافت و در راس آنها " اعتقاد به اينکه فرصت بي سابقه اي براي آمريکا به منظور ايجاد نظم جهاني فراهم شده است " ، حمايت کردند.
اين ديدگاه بر اين تفکر استوار شد که پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي ، امريکا بايد با به عهده گرفتن نقش "هدايت گري" خلا ناشي از نابودي شوروي را پر کند.
آنها معتقدند که در شرايط کنوني جهان بدنبال " رهبر" است و آمريكا بايد رهبري ، را به عهده گيرد ؛ چرا که سلطه و حاکميت مطلق امريکا بر جهان منشاء ثبات است. از اين رو نومحافظه کاران ، اتحاد غرب و ساير کشورهاي جهان ، تحت رهبري آمريکا را براي ايجاد نظم و ساختار جديد جهاني طبيعي و ضروري مي دانند.
نومحافظه کاران همچنين به طور گسترده تلاش براي خلع سلاح و نقش قانون و سازمان هاي بين المللي در ساختار جهاني را رد مي کنند و بخصوص با سازمان ملل متحد به دشمني برخاسته اند و معتقدند قدرت نظامي بايد رکن سياست خارجي باشد.
نومحافظه کاران معتقد بودند که مي توانند براي ايجاد ساختار جديد در کشورهايي مانند عراق ، افغانستان ، لبنان و ايران دخالت نظامي کنند و اين کشورها را به عنوان نمونه اي براي اعمال قدرت امريکا در مداخله ، تغيير وکمک به دوستان معرفي نمايند.
به همين علت ديدگاه حاکميت ملي محدود ، يا حتي لغو آنها هنگام تعارض داشتن با منافع راهبردي امريکا ترويج شد ، امريکايي ها زمينه حملات نظامي تنبيهي به کشورهاي مستقل و اعضاي سازمان ملل متحد را فراهم کردند و وضع به گونه اي شد که کشورهاي بزرگ داراي نقش اساسي و موثر در جهان مانند چين و روسيه را ناديده گرفتند.
يکي از اعتقادات نومحافظه کاران اينست که وظيفه سرعت بخشيدن به بازگشت "مسيح" به زمين ، با راه انداختن جنگ عليه مسلمانان و سلطه بر همه سرزمينهاي مقدس ، به عهده اين گروه است. آنها ديگران را افراط گرا مي دانند و و معتقدند افراط گرا هرکه باشد ، دشمني است که بايد ريشه کن شود.
" استيون هلبر" و "جاناتان کلارک" ، دو نويسنده و گردآورنده کتاب "نومحافظه کاران و نظام جهاني" ، عناصر اساسي انديشه نومحافظه کاران را شامل ايمان اعتقادي و درگيري بين "خير" و "شر" معرفي مي کنند و برهمين اساس " لئو اشتراوس " از انديشمندان معروف نومحافظه کار که از آلمان به آمريکا مهاجرت کرد ، خواستار آن شد که امريکا به عنوان ابرقدرتي براي مبارزه با شر در جهان ساخته شود.
در زمينه اقتصاد ، نومحافظه کاران ، ليبراليسم جديدي را پايه ريزي کردند که مبتني بر امريکايي کردن روند" جهاني سازي " است . اين روند شامل بين المللي کردن گسترده توليد ، مبادلات ، جابجايي خدمات ، ارتباطات و دانش ، مجموعه اي از ارزش ها و افکار است. همچنين سياست اجتماعي را پايه ريزي کرده اند که اساس آن بر طرفداري از ثروتمندان و شرکت هاي بزرگ سرمايه دار و به ضرر فقرا و قشرهاي زيادي از جامعه است. آنها همچنين با انقلاب فرهنگي که دهه شصت آمريکا را در برگرفت و حقوق اقليت ها و زنان و تعدد فرهنگي را شعار خود قرارداد ، به مخالف برخاسته اند و عقيده دارند که اين حرکت مي تواند امريکا را تضعيف کند.
جيمي کارتر رئيس جمهوري اسبق آمريکا در کتاب خود با عنوان "ارزش هاي امريکايي در معرض خطر" هشدار داد که نومحافظه کاران با ترويج اين تفکر که " هر کس با ما نيست عليه ماست " و با فلسفه امپرياليستي خود بزرگترين خطر براي اعتبار امريکا در جهان به شمار مي روند.
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید