اتحاد نومحافظه کاران نومحافظه کاران با جناح راست آمريکا و جناح تندرو مسيحي براي ايجاد اتحاد تلاش کردند و درنتيجه براي رسيدن به قدرت با جناح راست در حزب جمهوريخواه و گروه هاي مسيحي اصولگرا که به لابي هاي يهودي بسيار نزديک هستند متحد شدند.
جيمي کارتر رئيس جمهوري اسبق آمريکا در کتاب خود مي نويسد ، آنچه که کار را مشکل مي کند توافق نومحافظه کاران با گروه هاي افراطي ديگرمانند مسيحيان تندروي آمريکا است.
نومحافظه کاران در اصل يک جريان فکري و سياسي هستند و پايگاه مردمي و انتخاباتي واقعي ندارد ؛ بنابر اين بر جمهوري خواهان و گروه هاي راستگرا ، ثروتمندان جنوب آمريکا و نيروهاي محافظه کار قديمي در ايالت هاي جنوبي و غربي آمريکا اتکا مي کنند.
در نتيجه همکاري راستگرايان با نومحافظه کاران در تشکيل شبکه گسترده گروه هاي فکري فعال، نومحافظه کاران در داخل دانشگاه ها و مراکز تحقيقاتي آمريکا نيز رشد يافتند.
نومحافظه کاران بدون موافقت تلويحي نيروهاي راستگرا نمي توانستند به مراکز تصميم گيرنده آمريکا وارد شوند به ويژه اينکه برخي از آنها از لحاظ انديشه از برخي محافظه کارها نيز افراطي تر بودند.
در نظر آنها مسيحيان متدين درباره سياست خارجي آمريکا در قبال خاورميانه و جهان ديدگاه هاي خطرناکي دارند ؛ چرا که آنها بر اين باورند که آمريکا با آتش افروزي جنگي ويرانگر به نقطه برخوردي که همان پايان جهان به شمار مي رود حرکت مي کند و مرکز اين جنگ نيز که جهان رودروي آمريکا و متحدان آن از جمله اسرائيل قرار خواهد گرفت ، خاورميانه خواهد بود.
اما درباره آنگلوساکسون ها در آمريکا بايد گفت که آنها به سازمان هاي بين المللي و مسائلي مانند جلوگيري از افزايش تجهيزات نظامي و کاستن از هزينه هاي نظامي آمريکا اعتقادي ندارند ؛ چرا که در نظر آنها آمريکا براي جنگي ويرانگر و غير قابل اجتناب آماده مي شود.
نخبه هاي آمريکا(محافظه کاران سنتي) که منزوي شده و به سازمان هاي بين المللي و جهان خارجي اعتمادي ندارند ، فقط به افزايش توان نظامي آمريکا و افزايش مستمر اين توانمندي ايمان دارند.
" ادريان ولدريدج " و " جان مايکل ثويت " در کتاب مشترک خود به عنوان "ملت راستگرا ؛ نيروي محافظه کاران در آمريکا " درباره نومحافظه کاران مي نويسند، جرياني هستند که به منظور راضي کردن گرايش هاي مختلف راستگرا در آمريکا که بافت سياسي ملت آمريکا را تشکيل مي دهند ، ظاهر شده اند.
در اين کتاب آمده است که مراکز راستگراهاي امريکا از لحاظ انجام فعاليت ها به دو گروه تقسيم مي شوند: اول، مراکز تحقيقاتي دست راستي که اصولا بر انجام مطالعات و تحقيقات درباره افکار و انديشه ها و ترسيم طرح هاي کلي سياسي کشور مي پردازند و براي متقاعد کردن دولت و کنگره به پذيرفتن اين سياست ها تلاش مي کنند در حالي که اينها رهبري مراکز مطالعاتي و تحقيقاتي مانند مرکز" اينتر پرايز آمريکا" ، موسسه "هريتدج" و مرکز تحيقاتي "کاتو" را بر عهده دارند. دوم، گروه هاي دست راستي در سطح مردم هستند که ماموريت آنها جمع آوري آراء و معرفي و ترويج نام سياستمداران حامي منافع دست راستي هاي آمريکااست. گروهها و سازمان هايي مانند اتحاد محافظه کاران آمريکايي و اتحاد مسيحيان نمايندگان اين طيف محسوب مي شوند
|