کارآفريني عبارت است از فرآيند خلق چيزي جديد و پذيرش مخاطرات و سود حاصل از آن. به عبارت ديگر، کارآفريني فرآيند خلق چيزي جديد و باارزش است که با اختصاص زمان و تلاش لازم و در نظر گرفتن ريسک هاي مالي، رواني و اجتماعي و رسيدن به رضايت فردي و مالي و استقلال به ثمر مي رسد. اين تعريف داراي چهار جنبه اساسي است:
- کارآفريني مستلزم فرآيند خلق است: خلق هر چيز ارزشمند و جديد. اين خلق بايد براي کارآفرين و مخاطبي که اين خلق براي او انجام شده است ارزش داشته باشد.
- کارآفريني مستلزم وقف زمان و تلاش کافي است.
- در نظر گرفتن ريسک هاي اجتناب ناپذير لازمه کارآفريني است.
- در کارآفريني، رضايت شخصي از استقلال کاري به وجود مي آيد.
چند جنبه مشترک در همه تعاريف کارآفريني وجود دارد: ريسک پذيري، خلاقيت، استقلال و پاداش.
الف ـ کارآفرين کيست؟
کارآفرين کسي است که فرصتي را کشف و براي پيگيري و تحقق آن، سازمان مناسبي را ايجاد مي کند.
کارآفرين کسي است که عمدتاً به منظور کسب سود و رشد، کسب و کاري را تاسيس و اداره مي کند که مشخصات اصلي آن نوآوري و مديريت استراتژيک است.
کارآفرين کسي است که سياستگذاري کسب و کار با او است و به حساب خود ريسک مالي آن را به عهده مي گيرد. کارآفرين کسي است که موسسه اقتصادي، خصوصاً کسب و کاري را که معمولاً مستلزم ابتکار و ريسک قابل توجهي باشد سازماندهي و اداره مي کند.
ب ـ وجوه مشترک کارآفرينان
-ريسک پذيري (ريسک هاي متوسط و حساب شده)
- نياز به توفيق
- نوآوري، خلاقيت، ايده سازي
- اعتماد به نفس
- پشتکار زياد
- آرمان گرايي
- پيشقدم بودن
- فرصت گرا بودن (بيشتر در جست وجوي فرصت ها هستند تا تهديدات)
- نتيجه گرا بودن
- اهل کار و عمل بودن
- آينده گرايي
ج ـ صفات اشخاص کارآفرين
کارآفرينان اعتدال در ميزان خطر را ترجيح مي دهند. فعاليت هاي با ميزان خطر معتدل، آنهايي هستند که مهارت و کوشش شخص نقش اصلي را ايفـا مي کند. ممکن است شرايط مساعد هم در آن نقشي داشته باشد، اما تاثير آن به وسيله مهارت و کوشش شخصي به حداقل رسيده تا نتيجه کار جزء مسووليت هاي خود شخص باشد.
کارآفرينان از خطر استقبال مي کنند، در صورتي که خطر محاسبه شده باشد. به عبارت ديگر، آنها مسووليت فعاليت هايي را که در آنها هيچ امکان موفقيتي وجود نداشته باشد يا يک خودکشي مالي باشد به عهده نمي گيرند. کارآفرينان براي قبول خطر بايد جرات داشته باشند و بدين وسيله سرنوشت خود را رقم مي زنند. اما در شرايط نامطمئن تمام جوانب را براي حل مشکلات در نظر گرفته و بنا بر تناسب شان، آنها را طبقه بندي مي کنند. کارآفرينــان مسووليت شخصي را قبول مي کنند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|