ویژگی مدیران شرکت های رهسپار تعالی
کالینز و تیم تحقیقاتی اش در طول پنج سال فعالیت جست وجوگرانه به این حقیقت دست یافتند که مدیران شرکت های رهسپار تعالی همه مثل هم بودند. فرقی نمی کرد شرکت از نوع مصرفی است یا صنعتی، در دوران بحران است یا ثبات، خدماتی است یا تولیدی. مهم نبود این جهش چه زمانی اتفاق افتاده یا شرکت در چه اندازه ای بوده است.جالب تر آنکه رهبران سطح پنجم یک موضوع تحقیق دوگانه است؛ فروتن و بااراده، متواضع و شجاع.رهبران سطح پنجم در باور و مطالعات تجربی کالینز شنیدنی است، آنجا که می گوید: رهبران سطح پنجم به بیرون از پنجره می نگرند تا مطلوب بودن وضعیت را به عواملی غیر از خود نسبت دهند (و اگر نتوانند فرد یا رویدادی خاص را برای این منظور بیابند آن را محصول شانس خوب تلقی می کنند.) همچنین وقتی شرایط نامطلوب است به آینده می نگرند و مسوولیت را به عهده می گیرند و هرگز بدشانسی را سرزنش نمی کنند. شایسته است برای اطلاع بیشتر از ایده های کالینز به کتاب پرمغز او به نام «از خوب به عالی» مراجعه کنید که خوشبختانه دو ترجمه از آن شده است.جیم زابلوسکی صاحبنظر برجسته ای است که کوشیده همچنان برای تعالی، شاخص ها و استانداردهایی بیابد. این شاخص ها و استانداردها در پی آمده است که می خوانید. ویژگی کار زابلوسکی در آن است که بی پیرایه، سلیس و ساده و بدون دشواری ها، ویژگی هایی برای تعالی برمی شمرد. مهم تر آنکه او در بخش بذرهای تعالی موضوعات اساسی را برمی شمرد تا آنها که تمایل دارند به تعالی دست یابند این شاخصه ها را به بار نشانند.چنانچه در نظر دارید در زندگی خصوصی یا شغلی خود به تعالی دسترسی پیدا کنید باید این شش ویژگی برای کسب تعالی را بدانید:
1- تعالی دست یافتنی است
فقط معدودی از کسب و کارها دارای مزیت رقابتی هستند. در بسیاری از کسب وکارها، مدیران معمولی یا حتی مدیران ارشد مایوس از این طرز تفکر می شوند که هرگز بتوانند یک شرکت متعالی و عالی بسازند البته باید دانست که وقتی صحبت از تعالی می شود اندازه شرکت و کسب و کار دیگر اهمیتی نخواهد داشت.تعالی زمانی دستیافتنی است که آن را در ذهن، قلب و روح خود حک کنید. تعالی باید با وجودتان ممزوج شود نه اینکه بخشی از شما باشد. تعالی امری همگانی است که در سراسر شرکت باید رسوخ کند. یکی، دو تا از کسانی که در سازمان شما به این موضوع ایمان نداشته و در آن تردید کنند همانند عارضه ای سخت موجب توقف پیشرفت خواهند شد.شما باید تعالی را در هر سمت سازمانی، در هر شرح وظیفه شغلی و در هر هدف سازمانی متبلور کنید.
2- کسب تعالی کاری بس دشوار است
کسب تعالی در بسیاری از موارد بسیار طاقت فرسا و سرا ب آمیز است که کمتر کسی راغب می شود تا چنین سفری را آغاز کند.
3- مزیت و تعالی، شاخص موفقیت است
درست است که شاید بتوانید درآمدتان را طی 10 سال با کم فروشی به مشتریان و صرفه جویی در پرداخت به کارکنان دو برابر کنید و حتی از طریق تبلیغات تشویقی برای خود اسم و رسمی دست و پا کنید اما هیچ یک از اینها پایدار نخواهد بود و به اندازه ای تحقق و کسب تعالی که موجب بقای سازمان می شود در انتظار عمومی ماندگاری نخواهد داشت.
4- تعالی انگیزه بخش است
تعالی موجب می شود فراتر از آرزوها و رویاها بیندیشیم، این نکته موجب می شود تا دست به عمل بزنیم. تعالی به ما می گوید منابع خود را در جهت درست سازمان دادن فعالیت ها ارزیابی و طی فرآیندی برای دسترسی به اهداف استفاده کنیم. تعالی زمانی که تمامی دنیا فریاد می زنند «غیرممکن است» به ما می گوید: «می توانید»، تعالی به احساس قلبی مربوط می شود، روح را پرورش و جان را قدرت می بخشد. تعالی ذهن را تهییج می کند و هیچ گاه تکراری و خسته کننده نمی شود.
5- تعالی یک فرآیند است
تعالی دستیافتنی است اما راه درازی در پیش است و آنگاه که نیاز به تعالی را در جاهای بیشتری احساس کردید جست وجو و تلاش برای تعالی دیگر هیچ گاه متوقف نخواهد شد.
6- تعالی یک استاندارد است
اثبات می کنیم پیامبران همگی بهترین استانداردها برای ما هستند. آنها و کردارشان استانداردهایی هستند که شاخص موفقیت شناخته می شوند. چرا تلاش نکنیم همانند فردی باشیم که نمونه ای کامل در حوزه شخصی و شغلی است؟بنابراین اجازه دهید دست به کار شویم. اگر شما بذرهای تعالی را در فعالیت هایتان بکارید، میوه آن را در بین اطرافیان خود توزیع کرده اید. به دیگران نیز اصرار کنید که همین طور عمل کنند آن گاه شاهد وفور ثمرات و به بار نشستن این باغ باشید.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|