حالا مثالی از کارهای خدماتی را مطرح میکنم : کسی را در نظر بگیرید که مشاور و روانشناس خانواده است. او جزوهها و کتابهای کوچک و راهنمای آموزش مهارتهای زندگی فردی و خانوادگی هم نگاشته است. روابط بین پدر و مادر، رابطه هر یک با فرزندان، مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان، آموزش مهارتهای کنترل خشم، استرس و هیجان و مطالب و موضوعات مرتبط دیگر با مقوله خانواده موضوعاتی است که این مشاور در زمینه آنها فعالیت دارد. در حال حاضر درآمد این شخص از طریق مشاورههای شخصی- تلفنی یا حضوری- تامین میشود و او از این روند و درآمد حاصل از آن راضی نیست. کار دشوار و فرسایشی بوده تعداد مراجعانی که میتواند ببیند و آنها را به نتیجه مطلوب برساند اندک است.
او تصمیم داشته که دو هفته را برای تعطیلات در خارج از کشور بگذراند ولی پس از مدتی فکر و ارزیابی اوضاع درمییابد که این کار هیچ سودی ندارد.
در این دو هفته مراجعانش را ویزیت نخواهد کرد و حتی ممکن است آنها به مشاور دیگری مراجعه کنند. به علاوه هزینه این دو هفته اقامت در مواردی مفید به کارش خواهد آمد. مشاور آیندهنگر و خلاق تصمیم میگیرد که جزوات و کتابهای آموزشیاش را به فروش برساند و فقط به مشاورههای فردی بسنده نکند. او سخنرانیها و راهنمایی جمعی پدران و مادران را در برنامه کارش قرار داده صحبت برای فرزندان و نوجوانان خانوادهها را نیز آغاز مینماید. در کنار اینها مشاورههای فردی هم برقرار میماند و تعداد مراجعان هم بیشتر میشود.
این مشاور دانا و تیزهوش، مسیر و روش کسب درآمد و دارایی خود را تغییر داد و یکی از اهداف کوتاه مدتش را نیز از برنامهاش کنار گذاشت. او به دوازده پرسشی که برشمردیم، با دقت و صادقانه پاسخ داد. انعطافپذیری و توانایی پذیرش واعمال تغییرات از ویژگیهای مثبت اوست. مشاور حاضر توانست با نگاهی تیزبین، چون یک عقاب جوانب و خصوصیات گوناگون کارش را ببیند و نقایص آن را پیدا کند. پاسخهای خلاقانه را جستجو کرد و با اعتماد به وجود خودش و با اطمینان از وجود جوابها، آنها را به دست آورد. مجموع این شرایط، راه موفقیت و کسب دارایی را بر او هموارتر نمود.
شاید در اینجا شبههای پیش آید و این که خوانندگان، راه کسب ثروت و دارایی را جدا از زندگی شخصی و خانوادگی و سلامت روح و جسم تلقی کنند. ولی به هیچ وجه اینطور نیست. افراد بسیار ثروتمند و پولداری هستند که میلیاردها دلار ثروت دارند ولی از مهمترین داراییهای هر انسانی بیبهرهاند. سلامتی جسمی و روانی و آرامش خاطرشان را از دست دادهاند و با فشارهای عصبی و خستگیهای مزمن و بیماریهای گوناگون دست به گریبانند. به واقع آنها نتوانستهاند بین زندگی شخصی و خانوادگی خود تعادل برقرار کنند. مشکل و اشتباهشان این بوده که 'دارایی' و 'ثروت' را معادل حسابهای بانکی میلیاردی، مالکیت شرکتهای سودآور و مصادیقی از این دست میدانند. اگر ببینید که در مسیر کسب ثروت و دارایی، اضطراب دارید و آرامش خاطرتان جایش را به پریشانی و آشفتگی ذهنی داده، دریابید که مسیر نادرستی را طی میکنید.
یکی از بزرگترین و عظیمترین شاهراههای یافتن مسیر صحیح، اینست که راجع به آنچه ذکر کردهاید، افسوس نخورید و راجع به آنچه کردهاید پشیمان و شرمگین نباشید. گذشته را فراموش کنید و فقط درسها و پندهای برآمده از اشتباهات و ناکامیها را به ذهن بسپارید و هرگز موفقیتها و پیشرفتهای آن را از ذهن پاک نکنید. در یک کلام در گذشته زندگی کردن شما را از 'اکنون' بازمیدارد و سبب میشود که بازتاب آن افسوس و شرمندگی، خود را به شکل نگرانیها و اضطراب راجع به آیندهای که هنوز روی نداده، نشان دهند. این رویه مخرب و فرسایشی است و هیچ سودی ندارد. این لحظه، این ساعت، این روز و این شب مهمترین مجاری موفقیتند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|