پس دیدگاه ما باید اینگونه باشد که مدیریت منابع آبی از گذشته های دور و از زمان اولین سیستم های آبیاری و ساخت اولین سدها در کشور چین همواره در حال تحول بوده. در برابر این تاریخ طولانی، ما کشورهایی را می بینیم که وارد مراحل مختلف یا عصرهای مختلف مدیریت آب می شوند، که برخی در درک و اعمال ارزش های اجتماعی در حال تغییر زمانه جدید عملکرد بهتری از دیگران داشته اند.
به عنوان دانشمندی که باید با تصمیم گیران و سیاست گذاران همکاری نمایم، فکر می کنم که برخی شیوه های تصمیم گیری، ترجمه آسان تر و سریع تر علم به سیاست، قانونگذاری، و برنامه ریزی را بیشتر از دیگران تسهیل می کند. برای مثال، برخی کشورها فرصت هایی فراهم می آورند تا مردم ارزش ها و علائق خود را در محیط امن و سازنده ای که دیگر صاحبان منافع صدای آنها را بشنوند بازگو کنند. به نظر می رسد که این قبیل کشورها در تکامل سیاست ها و تصمیم گیری های خود سریع تر و موفق تر هستند.
پرسش: آقای پروفسور آلن، در خصوص استاندارد گذاری و تصمیم گیری با استفاده از بهترین اطلاعات در دسترس، شما اخیرا در مقاله ای در نشریه بوم شناختی کاربردی (9) اینگونه نظر دادید که برنامه های بازسازی رودخانه ها باید با هدف تغییر جهت رودخانه ها به سمت ایالت هایی که کمترین فرو ساییدگی و بیشترین پویایی بوم شناختی را داشته اجرا شوند. آیا شناسایی این اهداف جغرافیایی به همان سادگی است که به نظر می رسد؟
آلن: موافق هستم که این هدف بلندپروازانه ای است، اما علم زیادی داریم که می تواند در این جهات راهنمای ما باشد. تاکید ما بر تغییر مسیر صحیح است، یعنی به سوی یک سیستم سالم و پویا.
دانش زیادی از طریق پژوهش های علمی در زمینه چگونگی سالم تر کردن و پایدارتر کردن سیستم ها کسب شده و دانش بسیار زیادی نیز در عمل به دست آمده. اهداف مختلفی را مطرح کردیم که همگی در این مقاله ذکر شده - طرح پنج مرحله ای برای رودخانه های سالم از لحاظ بوم شناختی و برای ارزیابی موفقیت تلاش های بازسازی. ما می توانیم با میزان اطمینان قابل قبولی مشخص کنیم که آیا این اقدامات سیستم را در مسیر مورد نظر ما قرار خواهد داد یا نه. اساس این تشخیص می تواند از شرایط مرجع، از مقایسه با رودخانه های سالم دیگر در همان منطقه، یا از تجربه با سیستم های مشابه باشد. ما از لحاظ کلی می دانیم که در چه زمان در مسیر درست حرکت می کنیم، و در چه زمان اشتباه می کنیم. بیان واضح جوانب کلیدی مسیر صحیح هدفی است که ما سعی داشتیم در این مقاله پیگیری کنیم.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|