اورژانس برای طبیعت
در مقیاسهای کوچکتر یا نیمه شهری میتوان به دانه ریختن برای کبوترچاهی در اطراف زیارتگاهها اشاره کرد که تا حد زیادی به حفظ نسل آنها و بعضی گونههای دیگر مانند قمری خانگی، یاکریم، گنجشک، سار، کلاغ، زاغ، دم جنبانک، بلبل خرما و به یمن بقای آنها، به حفظ گونههایی از پرندگان شکاری در حوزه شهری و روستایی کمک کرده است.
در مقیاسهای بزرگ، میتوان اشاره کرد که در بعضی زیستگاهها و حومههای شهری کانادا، با فرارسیدن زمستان، مردم و مقامهای مسئول، با دادن غذا به موس ها (گوزنهای شمالی) این جانوران را که در شرایط تغییرات محیطی و جوی دیگر نمیتوانند مانند گذشته زمستان را از سربگذرانند، به زیر چتر حمایتی خود میگیرند.
توضیح این که محققان دریافتهاند موسها که در گذشته، علفها و خزههای کوتاه روی سنگها را با کنار زدن برف زمستانی میخوردند، در سالهای اخیر در این کار با مشکل روبهرو شدهاند. علت این است که گرم شدن زمین سبب شده که حتی در روزهای زمستانی، مقدار بیسابقهای از برفهای رویی ذوب شود و به پایین رود.
این آبها با رسیدن به سطح سنگ یا خاک، یخ میزند و در نتیجه موسها نمیتوانند با کنار زدن برفها به علف دست یابند. پس از جر و بحثهایی در این زمینه که تغذیه مصنوعی موسها در زمستان، آنها را بدعادت خواهد کرد، بررسیهای محققان به این نتیجه رسید که این عمل مضر نیست و درهرحال میتواند کمکی باشد به بقای جانور.
نکته مهم این است که علوفه پراکنی و ریختن دانه برای کبک و... باید در محلهایی انجام شود که حداقلی از شرایط حفاظتی را داشته باشد و از دسترس شکار دزد ها در امان باشد، وگرنه ممکن است که این کار به نوعی تله گذاری بدل شود. بنابراین، توصیه این است که سازمانهای غیردولتی و داوطلبان دیگر، تغذیه مصنوعی را با هماهنگی محیط بانان انجام دهند.
گروه دیده بان کوهستان انجمن کوه نوردان ایران، در ۴-۳ سال گذشته از کوه نوردان و دیگر گروههای دوستدار طبیعت دعوت کرده است تا با تهیه علوفه و دانه و ضمن هماهنگی با پاسگاههای محیط بانی، در منطقههایی که بارش سنگین برف مشکل جدی برای حیات وحش پیش میآورد، به کمک این مخلوقا ت زیبا بروند.
تجربه علوفه پراکنی ما، توانسته اندکی به محیط بانان سختکوش پاسگاه زردبند دلگرمی بدهد که کسانی هستند که قدر زحمتهای آنان را بدانند. همچنین توانسته به خود ما ثابت کند که میتوانیم کارهایی مؤثر ( و نه فقط نمادین) انجام دهیم و دیگر این که توانسته فرصتی برایمان فراهم کند تا از رهگذر آن به آموزشهای زیستمحیطی برای گروههایی از مردم بپردازیم.
این برنامهها در چندین روز تعطیل در منطقه ورجین و چند مورد مشابه آن نیز در دیگر استانها اجرا شده است. سازمانهای غیردولتی جبهه سبز ایران، انجمن حمایت از حیوانات و جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیطزیست، از همکاران ما در این برنامهها بودهاند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|