فرسایش خاک
تغييرات زماني
اكثر ژئومورفوليستها معتقدند كه قسمت عمده فرسايش در اثر وقايعي صورت مي گيرد كه
شدت و فراواني وقوع آنها متوسط است ، زيرا وقايع بسيار شديد بقدري دير اتفاق مي افتند
كه نقش آنها در فرسايش خاك در يك دوره زماني معين عملا ناچيز است . مفهوم فراواني
" وقوع _ مقدار " توسط ولمن و ميلر در مطالعات حمل رسوب رودخانه به كار برده شده
است . اين پژوهشگران دريافتند كه عامل اصلي رسوب ، بارانهايي است كه شدت آنها از
شدت وقايعي كه بالاترين فراواني را دارند بيشتر است .
علاوه بر تغييرات فرسايش به دليل مقدار و فراواني وقوع بارشها ، شدت فرسايش داراي
نوسانات فصلي مي باشد . اين موضوع را از نحوه اثر رژيم بارندگي در فصلهاي خشك و
مرطوب مي توان بخوبي درك كرد . پوشش گياهي با كمي تاخير چرخه اي مشابه بارندگي را
دنبال مي كند . حساس ترين زمان از نظر فرسايش اوايل فصل مرطوب است . كه در آن
بارندگي زياد ولي پوشش گياهي كه بتواند خاك را محافظت كند فقير است . بنابراين نقطه
اوج فرسايش نسبت به نقطه اوج بارندگيها زودتر اتفاق مي افتد .
در مورد زمين هاي زراعتي و در شرايطي كه رژيم بارندگي نامشخص باشد الگوي تغييرات
فصلي فرسايش نيز كم و بيش پيچيده خواهد بود . معمولا اگر فاصله بين شخم تا سبز كردن
گياه مواجه با بارندگي ها يا باد شديد باشد ، خطر فرسايش افزايش مي يابد . لذا در اروپا و از
جمله انگلستان بهار را مي توان فصل حداكثر فرسايش به شمار آورد .
نوع بهره وري زمين و فرسايش با يكديگر رابطه نزديك دارند . در صورتي كه از زمين استفاده
نامعقول به عمل آيد ميزان فرسايش به شدت افزايش مي يابد . در چنين شرايطي اثرات
وقايع ژئومورفولوژيكي متوسط و شديد بسيار خطرناك خواهد بود . در هر حال از تحليل هاي
تاريخي و ژئومورفولوژيكي چنين نتيجه گيري مي شود كه فرسايش يك فرايند طبيعي است و
اگر انسان از زمين استفاده نامعقول به عمل آورد ميزاان آن افزايش مي يابد . لذا در فرسايش
خاك هم جنبه هاي محيطي طبيعي دخالت دارد و هم جنبه هاي فرهنگي .
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|