نگرشهاي پژوهشي جديد
دو ديدگاه پژوهشي ديگري براي مديريت ديجيتال پيشنهاد مي شود. يکي نگرش معماري و ديگري نگرش يکپارچه تکاملي است. شکل 1، ديدگاه اولي را نشان مي دهد که مهمترين اجزاي کارکردي آن، بازاريابي ديجيتال مبتني بر فناوري اطلاعات، استراتژي مديريت زنجيره تامين و کسب و کار الکترونيک، نوآوري و خلاقيت، همکاري و سرمايه گذاري مخاطره اي مستقل، تامين مالي مخاطره آميز و نهايتاً مديريت ريسک مبتني بر فناوري اطلاعات است که بر روي زيرساخت شبکه ديجيتال و پايه فناوري اطلاعات قرار گرفته است. اينکه چگونه اين کارکردها مي توانند با تکيه بر زيرساخت شبکه ديجيتال و پايه فناوري اطلاعات به طور کارآمد به سه هدف شکل گيري صنعت ديجيتال آن لاين، انجام کارهاي نوآور، جديد و مخاطره آميز و نوآوري در بازارهاي مالي دست يابند، از ديگر موضوعات مهم پژوهشي است.
نتيجه گيري
در اين مقاله، ديدگاههاي مختلف پژوهشي در زمينه مديريت ديجيتال مطرح و پيشنهادهايي در تکميل ديدگاههاي موجود نسبت به اقتصاد ديجيتال ارائه شد. نگرش معماري و نگرش يکپارچه اي که پيشنهاد گرديد، در شناخت روابط متقابل ميان اجزاي کارکردي و ساختاري اقتصاد ديجيتال و مديريت ديجيتال مفيد هستند. همچنين، نگرشها به عنوان ابزاري براي تعريف و ارزيابي مسايل و موضوعات پژوهشي آتي مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اين نگرشها نحوه ايجاد زيرساخت شبکه ديجيتال، نحوه توسعه و اجراي کارآمد استراتژي کسب و کار الکترونيکي مبتني بر شبکه، نحوه ايجاد و توسعه يکپارچه مکانيزم ارزش آفريني شبکه کسب و کار و در نهايت، نحوه موفقيت در نوآوري و خلاقيت با استفاده از اطلاعات و فناوري شبکه ديجيتال را در بر ميگيرند. ترکيب اين موضوعات با نگرش هاي اجتماعي- فني، نتايج تحقيقاتي ارزشمندي را ارائه خواهند داد.