پراش نور
وقتي جسم كدري ميان يك پرده و يك چشمه نقطهاي نور قرار گيرد، سايهاي پيچيده متشكل از نواحي روشن و تاريك ايجاد ميشود. اين اثر به آساني قابل روئيت است، اما يك چشمه نسبتا قوي ضروري است. لامپي با شدت زياد كه از يك سوراخ كوچك ميدرخشد، اين كار را به خوبي انجام ميدهد. اگر به نقش سايه حاصل از يك قلم ، تحت روشنايي يك چشمه نقطهاي نگاه كنيد يك ناحيه روشن غير معمولي در كناره خواهيد ديد.
حتي نواري با روشنايي ضعيف در وسط اين سايه تشكيل ميشود. به سايهاي كه توسط دستتان در امتداد نور خورشيد ايجاد ميشود، نگاهي دقيق بيندازيد. معمولا پراش مربوط به موانع شفاف مورد نظر قرار نميگيرد. هر چند اگر در شب رانندگي كرده باشيد، در حاليكه چند قطره باران بر روي شيشه عينكتان نشسته باشد، فريزهاي روشن و تاريك را مشاهده خواهيد كرد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|