موضوع: نشاسته
نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 09-19-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض نشاسته

موارد استفاده از نشاسته در صنايع غذايي
نشاسته به عنوان ماده اوليه در بسياري از رشته‌هاي صنايع غذايي استفاده مي‌شود كه براي هر مورد نشاسته خاص آن مناسب است. در توليد دكستروز، دكسترين، گلوكز مايع و ساير انواع سيروپ، ماده اوليه اصلي نشاسته است و براي بسياري ديگر از رشته‌هاي صنايع، براي نقشي كه در بهبود ويژگي‌هاي فيزيكي، بالا بردن ثبات سيستم‌هاي كلوييدي و اثر غلظت‌دهندگي دارد از آن استفاده مي‌شود.
در پودرهاي نانوايي و مواد بهبود‌دهنده پخت به عنوان پركننده يا
filler و جلوگيري از واكنش‌هاي شيميايي بين بيكربنات و اسيد پيش از ساختن خمير، در سس‌ها براي حفظ امولسيون روغن و سركه و جلوگيري از دو فاز شدن سيستم، در بيسكويت و كراكر براي بهبود بافت و تردي فراورده و كنترل PH، در صنايع پخت پيش از قالب‌گيري و براي جلوگيري از چسبيدن خمير به قالب، در توليد انواع سوپ به عنون غلظت‌دهنده و در صنايع كنسروسازي، صنايع گوشت، صنايع غذاهاي منجمد، بيسكويت‌سازي، كيك‌سازي و نيز كاكائو، بستني، آدامس، قهوه، شير كندانسه و خردل از نشاسته استفاده مي‌شود.
همچنين قابل ذكر است كه از انواع نشاسته در فرمول داروهاي گوناگون استفاده مي‌شود.
به علاوه از نشاسته‌هاي درجه دو يا انواع ويژه‌اي از نشاسته در توليد غذاي دام، نساجي، حفاري، چاه‌هاي نفت، چسب‌سازي، كاغذسازي و پودرهاي آرايشي صورت استفاده مي‌شود.
براي انتخاب بهترين و مناسب‌ترين نشاسته براي هر يك از مواد گفته شده در بالا، لازم است آزمون‌هاي مربوطه مانند: آزمون ميزان ناخالصي‌ها، مواد جامد محلول، اكي‌والان دكستروز، حلاليت اندازه گرانول‌ها، ميزان گرانول‌هاي ژلاتينه نشده، شفافيت، ثبات فيزيكي و شيميايي، طعم، رنگ، ويژگي‌هاي كريستالي، قدرت ژل، قابليت انتشار ذرات، باقي‌مانده
SO2،‌ دانسيته،fillerوزن مخصوص، فشار اسمزي ويسكوزيته، ساختمان ميكروسكوپي و بالاخره شناسايي الگوي قندي و ميزان مونو، دي و پلي ساكاريدها بر روي نشاسته مورد نظر انجام گيرد تا براساس آن بتوان نسبت به كاربرد آن تصميم‌گيري كرد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید