نمایش پست تنها
  #4  
قدیمی 09-23-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض آموزش سخت افزار

حافظه

با آن كه واژه حافظه را می توان برای هر نوع وسیله ذخیره سازی به كار برد، اما بیشتر برای مشخص نمودن حافظه های سریع با قابلیت ذخیره سازی موقت استفاده می شود. زمانی كه پردازنده مجبور باشد برای بازیابی اطلاعات به طور دائم از هارد استفاده نماید طبیعتاً سرعت عملیات آن كند خواهد شد.
به طوركل از حافظه های متعددی به منظور نگهداری موقت اطلاعات استفاده می شود. زمانی كه در حافظه های دائمی مانند هارد اطلاعاتی موجود باشد كه پردازنده بخواهد از آنها استفاده نماید باید اطلاعات فوق از طریق حافظه RAM در اختیار پردازنده قرار گیرد و سپس اطلاعات مورد نیاز خود را در حافظه Cache و دستور العمل های خاص عملیاتی را در ریجیسترها ذخیره كند. همان طور كه می دانید تمام عناصر سخت افزاری و نرم افزاری با یكدیگر كار می كنند و از زمانی كه سیستم روشن می شود و تا زمانی كه خاموش می شود، پردازنده به صورت دائم و پیوسته از حافظه استفاده می كند.
حافظه رایانه بر اساس نوع آن از تعدادی خازن و ترانزیستور كه در چند آی سی(IC) قرار گرفته، تشكیل شده است. برای ذخیره اطلاعات در حافظه، بعضی از ترانزیستورها در حالت قطع و برخی در حالت وصل قرار می گیرند. خازن ها نیز در حالت شارژ و دشارژ قرار می گیرند. در رایانه از چندین نوع حافظه استفاده می شود:
آموزش سخت افزار (قسمت سوم) حافظه

*Random Access Memory- RAM این نوع حافظه برای ذخیره سازی موقت اطلاعات رایانه در حالت كار با سیستم به كار می رود.
* Read Only Memory ROM این نوع حافظه، حافظه دائم است و از آن برای ذخیره سازی اطلاعات مهم استفاده می شود.
* Caching نوعی حافظه است كه برای ذخیره اطلاعاتی كه دارای فركانس بازیابی بالا می باشند استفاده می شود.
* Basc Input/ Output System- BIOS این حافظه یك نوع حافظه ROM می باشد كه از اطلاعات آن جهت هر بار راه اندازی سیستم استفاده می شود.
* Virtual Mem این حافظه در زمان نیاز عملیات جایگزینی را در حافظه RAM انجام می دهد. در واقع فضایی بر روی هاردیسك می باشد كه از آن برای ذخیره سازی موقت اطلاعات استفاده می شود.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید