براي اينکه بگويم نرفتي از يادم
به جاي هديه برات غزل فرستادم
هنوز کوچ تو را کوچه کوچه مي گريم
که کوچه گردترينم، برس به فريادم
چه مي شود که بيايي سراغ من گيري
قدم ز لطف گذاري به غصه آبادم
براي تو تو که دلشوره هاي شيريني
قسم به عشق براي هميشه فرهادم
قفس براي من ِپر شکسته زندان نيست
اگر به ديدنم آيد دوباره صيادم
مرا شکستي و دل شاد از شکستن من
به شادماني تو شادمان و دلشادم
سپرده ام دل خود را به دست عشق و خوشم
که موج غم نکند هيچ گاه بنيادم
__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است !
نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ!
چه سنگبارانی...
گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟!
" خانه خدا سنگ است "
|