بحث خود روان درمانی
گيتی خوشدل می گويد: "واژه خودشناسی يعنی شکافتن خود و تمام زوايايی از وجودمان که می خواهيم بشناسيم. چگونه چنين اقدامی می تواند فقط يک مسکن برای روحمان باشد. به نظر من خودشناسی يکی از درنده ترين جراحی ها و آن هم بدون بيهوشی است پس چطور می توانيم آن را يک مسکن بدانيم. در واقع لطف خداوند بوده که ما انسانها بتوانيم يک بار ديگر با خود واقعی مان آشنا بشويم."
سوء استفاده از نيازهای روحی افراد
مباحثی گسترده و جذاب مانند خودشناسی زمينه ای مستعد برای افراد فرصت طلب و سودجو و مايه نگرانی علاقه مندان واقعی به اين گونه مطالب بوده است.
در ايران، در کنار کتابهای خود روان درمانی، کتابهای فال و پيشگويی آينده و تقدير گسترش زيادی داشته که گاه ارتباط آنها با هم را سوال برانگيز کرده است.
منصور همايونی نژاد، مدير مسئول موسسه سالم انديشان می گويد او و همکارانش از منابعی مانند قرآن، ديوان حافظ، ايی چينگ (که به کتاب تقديرات شهرت دارد) و ورق ترو (که عموما برای فال گيری استفاده می شود) به عنوان راهگشايی برای پيشگيری از بروز و درمان اختلالات روانی استفاده می کنند.
آقای همايونی نژاد می گويد: "عده ای که نمی دانند کتابهايی مانند ايی چينگ و ترو و به طور کلی موضوعاتی که در حوزه متافيزيک و فراروانشناسی هستند و علم هنوز نتوانسته آنها را اثبات کند، در واقع چه هستند و يا اين که می خواهند درآمدی داشته باشند، اين کتابها را به خرافه می کشند. من برای سوالاتم از تمام اين چهار کتاب جواب مشترکی دريافت می کنم. يعنی آن چيزی را که می پرسم کتاب قرآن به يک زبان و کتاب ايی چينگ دقيقا همان را با زبانی ديگر پاسخ می دهد. از آنجايی که هر کسی دوست دارد مطالب عرفانی را به يک زبان بشنود، ما در دوره هايمان اين مطالب را به افراد مختلف به زبان خودشان می گوييم. فرضا اگر کسی اصلا قرآن نمی خواند با زبان خودش او را به مسير قرآن می آوريم. حالا می توانيم به اين جريان با ديد منفی يا با ديد مثبت نگاه کنيم."
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|