[دانه کولانه]

حالا چرا نثل رو توی عنوان گذاشتی و توی نوشته ت نوشتی نسل ؟

بحث خوبیه
اما
اما نمیدونم واقعا میشه نتیجه ای گرفت یا نه
این بحثیه که روزها و سالها و ساعتها توی ذهن همه مون بوده و هست و همه مشغول وگرفتارشن..
من ارتباط خیلی خوبی با نسل پیشم دارم اما میدونم همه اینطور نیستند..
و نمیدونم مشکل از چیشونه
شاید اگه خودم در دسته ی مشکل دار ها بودم میتونستم بهتر تحلیل کنم..
فقط میدونم همه باید به این درک برسیم که همشه و همیشه تفاوت بین نسل ها هست
ما باید انتظاراتمونو تعدیل کنیم و انتظاراتمون معقول باشه
نمیشه انتظار داشت اونا دقیقا امروزی فکر کنن
و اونا هم نمیشه انتظار داشته باشن ما دقیفا مثل اونا باشیم
اما اینو معمولا طرفین خوب نمیفهمنن
نمیفهمن که لازم نیست خیلی شبیه هم شد
اما میشه به هم نزدیک و تزدیک تر شد و همو تغییر بدیم

یه مساله دیگهه هست که خیلی کلیه اما به نظر من توی تمام معضلات رول بازی میکن..
فقر علمی و اگاهی...
سطح پایین سواد خواه ناخواه روی همه چی تاثیر میذاره...
پدر و پسری که هر دو تحصیل کرده باشن خیلی شبیه ترن به هم تا پدر زحمتکشیه که کار مکانیکی انجام میده و فرصت نشده و که بره سراغ سواد و پسرش که سطح بالاتری از سواد رو داره...
اینه که من ابراز خوشحالی میکنم
که 20 سال دیگه 30 سال دیگه
این تفاوت ها و عدم درکهایی که میگن کم تر بشه
الان توی نسل پیشین ما شاید از پدران ما باشن که سطح پایینی از سواد رو داشته باشن...
ولی فرزند اینطور نباشه
اما 30 سال دیگه چی ؟
همین تحصیلکرده ها صاحب خانواده و زندگی میشن
اونا هم رشد میکنن و میان بالا
اما اینبار اختلاف کمتری هست...
اینه که من میگم خوشحال باشیم که نسل بعد تفاوت کمتری با ما نسبت به ما تا پدرانمون داره...