مغز
قلب دستگاه مركزي بدن است. خون را به مغز، فرمانده بدن، و تمامي احشا و نسوج ميرساند. همچنين، عروق شبكة ارتباطي وسيعي ميان قسمتهاي مختلف بدن ايجاد ميكند. براي صدور فرمان مغز به بخشي از بدن، خون و اكسيژن لازم است. قلب تأمينكنندة خون مورد نياز دورترين اعضاي بدن است. هرچه مراقبتهاي انجامشده در جهت حفظ سلامت دستگاه قلب و عروق بيشتر باشد، هماهنگي بين ساير اعضا و قسمتهاي بدن بيشتر خواهد بود. از جمله مسائلي كه به منظور حفظ سلامت اين دستگاه مورد توجه قرار ميگيرد كنترل فشار خون است.
پرفشاري خون، بخصوص در سنين پس از يائسگي، خطر بزرگي براي سلامت بسياري از زنان جامعة ما محسوب ميشود. رژيمهاي نادرست غذايي، مصرف زياد غذاهاي چرب و پرنمك، بيتحركي و زندگي ماشيني ازجمله عوامل مستعدكننده براي ابتلا به بيماري پرفشاري خون است.
دكتر شاهرخ حوائجي، متخصص بيهوشي و فلوشيپ بيهوشي قلب و آيسييو، در گفتوگويي، به معرفي بيماري پرفشاري خون، علل ايجادكننده و تغييرات لازم در نحوة زندگي مبتلايان ميپردازد.
آقاي دكتر، ابتدا بفرماييد فشار خون چه اهميتي دارد و چرا ميزان آن مقياسي است براي سلامت دستگاه قلب و عروق؟
فشار خون بهمعني فشاري است كه خون در هنگام عبور از رگهاي خوني به ديوارة آن وارد ميكند. وجود فشار خون در بدن لازم است و بدون آن نميتوان زندگي كرد. فشار خون يك اندازة طبيعي دارد و يك اندازة غيرطبيعي. اگر در اندازة طبيعي باشد، فرد زندگي عادي و روزمره خواهد داشت، در غير اين صورت، مشكلاتي براي بدن و دستگاه گردش خون ايجاد ميشود. چنانكه فشار خون طبيعي داريد، با اطمينان برنامههايتان را براي زندگياي طولاني و سالم دنبال كنيد.
فشار خون با دو عدد اعلام ميشود. عدد اول فشار خون سيستوليك يا ماكزيمم و عدد دوم فشار خون دياستوليك يا مينيمم را نشان ميدهد. سيستول و دياستول در دستگاه گردش خون چه مفهومي دارد؟
هنگامي كه قلب منقبض ميشود و خون را وارد دستگاه گردش خون ميكند، فشاري ايجاد ميشود. اين فشار، كه ناشي از انقباض عضلة قلب است، فشار خون سيستوليك ناميده ميشود. در فاز دياستول چرخة ضربان قلب، عضلة آن شل ميشود و خون وريدي به داخل قلب برميگردد، دريچة آئورت بسته ميشود و ديگر خوني به سيستم شرياني بدن وارد نميشود. در اين مرحله، فشار خون نسبت به مرحلة سيستول پايين ميآيد. اين فشار خون فشار خون دياستوليك نام دارد. سيستول و دياستول همان ماكزيمم و مينيمم است كه براي بيشتر افراد آشناست.
ميزان طبيعي و غيرطبيعي فشار خون سيستولي و دياستولي چقدر است؟
ميزان طبيعي فشار خون در كتب مختلف متفاوت در نظر گرفته شده است. ميزاني كه بيشتر مورد قبول است حداكثر 140 ميليمتر جيوه براي فشار سيستول يا ماكزيمم و 95 ميليمتر جيوه براي فشار دياستول يا مينيمم است. در مقالات تحقيقي اخير آمده است كه فشار سيستوليك نبايد بالاتر از 120 ميليمتر جيوه و فشار دياستوليك هم نبايد بيشتر از 70 ميليمتر جيوه باشد. هر عاملي كه باعث شود فشار سيستوليك از اين ميزان بالاتر رود، باعث پرفشاري خون سيستوليك خواهد شد. اضطراب، تصلب شرائين و چاقي از جمله علل پرفشاري خون سيستوليك هستند.
علت پرفشاري خون چيست؟
با افزايش سن، خاصيت كشساني يا نرمي ديوارة عروق شرياني از بين ميرود. هرچه ميزان غيرطبيعي شدن ديوارة شريانها بيشتر باشد، نوسان و تغييرات فشار خون بيشتر خواهد بود. روند تصلب شرائين يعني سخت شدن ديوارة شريانها از اواسط عمر شروع ميشود و با افزايش سن شدت مييابد. بهطوركلي، هر عاملي كه باعث كاهش خاصيت كشساني عروق شرياني يا نرمي آنها شود، پرفشاري خون ايجاد ميكند. افزايش سن، وزن و چربي خون، همچنين استرسهاي محيطي از جمله عوامل دخيل در پرفشاري خون شناخته شدهاند.
بين فشار خون سيستولي و دياستولي ارتباطي وجود دارد؟
بله، معمولاً فشار خون دياستوليك نصف به علاوة يك فشار خون سيستوليك است. مثلاً اگر فشار خون سيستوليك 120 ميليمتر جيوه باشد، فشار خون دياستوليك 70 خواهد بود. در اغلب موارد، با افزايش فشار خون سيستوليك، فشار خون دياستوليك هم افزايش مييابد؛ اما آنچه باعث تخريب ديوارة عروق ميشود فشار خون دياستوليك است. يعني اگر فشار خون دياستوليك بهطور مداوم در حدود 110 ميليمتر جيوه باشد، اين وضعيت در مقايسه با افزايشِ گاهگاه فشار خون سيستوليك تا اندازة 170 يا 180 ميليمتر جيوه مشكلات جانبي بيشتري ايجاد ميكند. در بيماران مبتلا به پرفشاري خون مزمن، اين ارتباط بههم ميخورد و فشار خون سيستوليك آنها در حدود 140 تا 160 و فشار خون دياستوليك در حدود 100 تا 110 ميليمتر جيوه خواهد بود. اين بيماران نياز به درمان دارند.
بهنظر شما، ميزان فشار خون در بازوي راست و چپ متفاوت است؟
من بهشخصه نميدانم تفاوت فشار در دو بازو تا چه اندازه از نظر علمي صحت دارد، اما عدة زيادي به اين تفاوت معتقدند. بارها به بيماراني برخورد كردهايم كه تقاضاي اندازهگيري فشار خون در هر دو بازو را دارند. به هر شكل، فشار خون در دست چپ مختصري از دست راست بيشتر است، اما اين تفاوت آنقدر فاحش نيست، مگر در فردي كه به يك ضايعة عروقي در شريان زيرترقوهاي (سابكلاويَن) راست يا چپ مبتلاست.
فشار خون در حالت خوابيده بالاتر است يا ايستاده؟
در وضعيت ايستاده و نشسته، فشار خون در مقايسه با وضعيت خوابيده بالاتر است. بنابراين اگر فشار خون ماكزيمم فردي در حالت استراحت 140 ميليمتر جيوه و فشار مينيمم او 90 ميليمتر جيوه يا بالاتر باشد، اين فرد مستعد ابتلا به بيماري پرفشاري خون است. چنين فردي قطعاً در وضعيت نشسته و ايستاده فشار خوني بالاتر از حد طبيعي خواهد داشت.
فشار خون سيستوليك مهمتر است يا دياستوليك؟
فشار خون دياستوليك يا مينيمم اهميت بيشتري دارد تا فشار خون سيستوليك يا ماكزيمم. در حقيقت، تخريب عروق و ضايعاتي كه ايجاد ميشود بيشتر ناشي از افزايش فشار خون دياستوليك است. اما اگر فشار خون سيستوليك بهطور ناگهاني بالا رود و فرد سابقة عارضة عروق مغزي داشته باشد، در اين صورت، افزايش فشار خون سيستوليك منجر به پارگي عروق مغزي و به دنبال آن سكتة مغزي ميشود. اين وضعيت معمولاً در افرادي كه بهطور مزمن فشار خون دياستوليك بالا داشتهاند و با افزايش ناگهاني فشار خون سيستوليك مواجه ميشوند رخ ميدهد.
آيا ويژگيهاي جسماني فرد نظير قد و وزن در ميزان فشار خون وي مؤثر است؟
هرچه فرد بلندقدتر و سنگينوزنتر باشد و سن بيشتري داشته باشد، به حداكثر فشار خون سيستوليك و دياستوليك نزديكتر ميشود. مثلاً، در يك كودك خردسال، فشار خون سيستوليكِ 80 ميليمتر جيوه و فشار خون دياستوليكِ 50 ميليمتر جيوه مناسب است، درحاليكه در يك فرد 40 ساله، فشار خون ايدهآل ماكزيمم 120 تا 130 ميليمتر جيوه و مينيمم 60 تا 70 ميليمتر جيوه است.
امراض قلبي در افراد مبتلا به پرفشاري خون شيوع بيشتري دارد؟
در مبتلايان به پرفشاري خون، چون فعاليت قلب افزايش پيدا ميكند، ميزان خوني كه از عروق كرونر ـ شريانهاي تغذيهكنندة قلب ـ عبور ميكند، كاهش مييابد. بنابراين اين افراد بيشتر به امراض عضلة قلب مبتلا ميشوند. هرگاه ميان مقدار اكسيژن مورد نياز عضلة قلب و اكسيژني كه در اختيارش قرار ميگيرد توازن برقرار نباشد، درد قلبي ايجاد ميشود و اگر اين وضعيت شدت يابد، سكتة قلبي اتفاق ميافتد. عضلة قلب اين افراد بهاجبار با قدرت بيشتري كار ميكند، در نتيجه، عوارضي نظير خستگي زودرس، كمخوني مزمن و بيماري قلبي پيش ميآيد. در ضمن، در مبتلايان به تصلب شرائين و پرفشاري خون ناشي از آن، عروق تغذيهكنندة عضلة قلب هم درگير ميشود، بنابراين، خون كمتري در اختيار عضلة قلب قرار ميگيرد. از سوي ديگر، افزايش كار قلب و نياز فراوان اين عضو به اكسيژن، با توجه به كمبود اكسيژنرساني، درد قلبي ايجاد ميكند.
قلب مبتلايان به پرفشاري خون گشاد ميشود؟
بزرگي قلب يعني وضعيتي كه اندازة قلب از نصف قطر عرضي قفسة سينه بيشتر است. اما اين مقياس بهتنهايي براي تشخيص بزرگي يا نارسايي قلبي كافي نيست، چون در افراد ورزشكار، ديوارة عضلة قلب، بخصوص بطن چپ، ضخيمتر و اندازة قلب بزرگتر از حد طبيعي است. اگر بزرگي قلب با اختلال عملكرد اين عضو همراه باشد، ممكن است ناشي از نارسايي قلب باشد، اما تا زماني كه آزمايشهاي دقيقتر مانند اكوكارديوگرافي انجام نشده، نميتوان با اطمينان گفت كه بزرگي قلب ناشي از نارسايي قلبي است.
مشكلات تنفسي با امراض قلبي و پرفشاري خون مرتبط است؟
دستگاه تنفسي و دستگاه قلبيـعروقي ارتباط تنگاتنگي با يكديگر دارند. با تنفس، 20 تا 25 درصد از انرژي قلب مصرف ميشود. بنابراين در فردي كه دچار نارسايي قلبي است، قلب از برآورده كردن نياز انرژي، دستگاه تنفسي ناتوان ميشود. از طرف ديگر، فردي كه مبتلا به آسم يا بيماري ريوي است، به علت كمبود اكسيژن و افزايش مقاومت عروق ريه با مشكل قلبي روبهرو ميشود.
چرا بيماران مبتلا به پرفشاري خون از خستگي شكايت دارند؟
در اين بيماران، بهدليل تنگي عروق در اكثر اعضاي بدن، ميزان خوني كه به هر عضو ميرسد كم ميشود. در حقيقت، حجم خون اين افراد در مقايسه با افراد سالم كمتر است، بنابراين، آنها زودتر از سايرين خسته ميشوند. مثلاً، يك فرد سالم پس از طي يكي دو كيلومتر پيادهروي احساس خستگي ميكند، اما شخص مبتلا به پرفشاري خون، به علت افزايش كار قلب، بايد فشار خون بالاتري ايجاد كند تا بتواند از طريق عروق سخت و تنگشده خون را به نسوج برساند، در نتيجه، زودتر از افراد سالم دچار خستگي و فرسودگي ميشود.
در تشخيص بيماران مبتلا به پرفشاري خون، نحوة اندازهگيري فشار خون اهميت بسياري دارد. بفرماييد كه وضعيت مناسب براي اندازهگيري فشار خون چيست؟
فردي كه حداقل ده الي پانزده دقيقه در حالت درازكشيده قرار گرفته و هيچ استرسي در اين مدت به او وارد نشده باشد، ميزان فشار خون سيستوليك او بالاتر از 140 ميليمتر جيوه و فشار دياستوليك بيش از 90 ميليمتر جيوه باشد، مبتلا به پرفشاري خون است. در حالت طبيعي، اگر فردي بهسرعت از پلهها بالا و پايين رود، قطعاً فشار خونش افزايش پيدا ميكند.
چه تغييراتي را در شيوة زندگي و رژيم غذايي مبتلايان به پرفشاري خون توصيه ميكنيد؟
با توجه به عامل ايجادكنندة پرفشاري خون، نحوة كنترل و درمان آن تعيين ميشود. اغلب افراد مبتلا به پرفشاري خون در سنين متوسط يا بالايي هستند، چاقاند، سابقة بيماري ديابت دارند، فعاليت جسماني كمي در طول روز دارند، و با استرسهاي زيادي مواجهاند. بنابراين، اگر در روش زندگي اين افراد تغييرات مناسبي ايجاد شود، در كاهش خطرات ناشي از پرفشاري خون مؤثر است. كاستن از استرسهاي محيطي و شغلي، مصرف كمتر نمك و چربي، بخصوص چربيهاي جامد، و نزديك شدن به وزن ايدهآل در كنترل فشار خون مؤثر است. پيادهروي و انجام ورزشهاي سبك كه فشار چنداني به عضلة قلب وارد نميكند هم از نظر رواني و عاطفي نقش مثبتي در فرد دارد و هم از وزن اضافي ميكاهد و فشار خون را تنظيم ميكند.
آقاي دكتر، براي كنترل پرفشاري خون الزاماً بايد دارو مصرف شود؟
در مرحلة اول، معمولاً از دارودرماني استفاده نميشود. در فرد مبتلا به پرفشاري خون، برحسب عامل ايجادكنندة بيماري، از شدت آن ميكاهيم. مثلاً، اگر فرد مبتلا به چاقي است، وزنش را كم ميكنيم؛ اگر در محيط كاري پراسترس مشغول بهكار است، محيط را تغيير ميدهيم؛ اگر از غذاهاي پرنمك استفاده ميكند، نمك غذايش را كم ميكنيم. و اگر با اين روشهاي حمايتي موفق به نزديك كردن فشار خون به حد طبيعي نشديم، درمان دارويي را آغاز ميكنيم. بنابراين، همة افرادي كه به بيماري پرفشاري خون مبتلا هستند، نياز ندارند داروهاي پايينآورندة فشار خون مصرف كنند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|