اکراه از مرگ
مردی امد نزد اباذر غفاری عرض کرد /یا اباذر علت چیست که ما مرگ را دشمن می داریم واز او اکراه داریم/فرمود برای اینکه شما دنیارا اباد کردید واخرت را خراب و ادم عاقل هیچوقت حاضر نمی شود که از جای اباد به جایی که خرابه هست برود/عرض کرد یا اباذر حال ما وقت مرگ چگونه است/فرمود ادم نیکو کار وقت مرگ مانند مسافری است که از سفر به نزد خویشان وبستگان بر می گردد در حال شادی ./ولی ادم گنه کار مانند غلامی است که از اقای خود فرار کرده وبخواهد به طرف اقای خود بر گردد در حال خجالت وشرمندگی وترس وارد می شود/عرض کرد یا اباذر چطور می بینی حال مرادر پیشگاه خداوند روز قیامت وما چه داریم انوقت/فرمود نشان بدهید عمل وکردار خودتان را به قران مجید که می فرماید نیکو کاران در بهشت متنعم هستند وبد کاران در جهنم معذب هستند /عرض کرد پس رحمت خدا کجاست /فرمود رحمت خدا مشمول نیکو کاران می شود
|