عوامل وضعيتي:
عوامل وضعيتي:
بسياري از شكايات رايج كاربران مانند درد گردن و كمر درد، ممكن است به دليل وضعيت نادرست فرد يا موقعيت و ارتفاع نامناسب كامپيوتر باشد. گردن و چشم ها بايد در هنگام نگاه به مانيتور كمي به پائين خم شوند و در نتيجه بالاي مانيتور بايد كمي زير خط افق چشم هاي كاربر بوده باشد.
مانيتور و صفحه كليد بايد در ارتفاع مناسب تنظيم شوند و از نگهدارنده اوراق متحرك استفاده شود تا كاربر راحت تر باشد، سطح مانيتور تقريبا عمود بر نگاه باشد، صفحه كليد بايد در ارتفاعي قرار گيرد كه دستان و انگشتان به صورت برجسته روي آن باشد يعني مچ دست بالاي انگشتان قرار گيرد.
بهتر است صندلي دسته دار باشد و ارتفاع دسته ها طوري باشد كه بازوها را حمايت كند. دسته هاي صندلي نبايد زياد بلند يا به سمت جلو كشيده شده باشند. صندلي حتما بايد گودي كمر را پر كند. در حالت نشسته پشت دستگاه بايد بين ران و كمر و بين ساق پا و ران زاويه قائمه وجود داشته باشد و براي رسيدن به اين حالت بايد يك سطح شيب دار 15- 10درجه زير پا قرار گيرد.
نتيجه گيري:
گرچه هر فردي ممكن است علايم متفاوتي از خستگي چشم نشان دهد اما قرمزي، پر آب شدن و حساس شدن چشم ها، خستگي، درد يا سنگيني پلكها، سردرد و پشت درد، شايع ترين علايم خستگي چشم است و اغلب اين علايم با استراحت، تغيير شرايط محيط كار و در بعضي موارد استفاده از عينك هاي مناسب از بين مي روند.
موارد زير براي ايجاد شرايط مناسب شغلي جهت دوري از خستگي چشم پيشنهاد مي شود:
موقعيت كامپيوتر به طور جزئي از محل نگهدارنده متون فاصله داشته باشد به طوري كه محل قرار گيري متون تا جايي كه مي تواند نزديك به مانيتور باشد تا حركات سر و چشم و تغييرات مولكولي چشم به حداقل برسد.
موقعيت بالاي مانيتور در زير سطح چشم و يا كمي پايين تر از آن قرار گيرد.
خيرگي و انعكاس نور به حداقل ممكن برسد.
مانيتور تميز و عاري از گرد و غبار باشد.
استراحت هاي متناوب و منظم براي دوري از خستگي چشم رعايت شود.
با پلك زدن، چشم ها تميز و ضد عفوني شده و مانع بروز خشكي چشم گردد.
فاصله مانيتور، اندازه و رنگ و كانتراست كارا كترها طوري تنظيم شود تا كاربر ديد راحت و واضح داشته باشد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|