یه معلم برنامه نویسی داشتیم دبیرستان خیلی خودشو میگرفت ! من خوشم ازش نمیومد اما یه بار یه حرف قشگ زد که با وجود اینکه پیامشو دریافت کردم اما خب بهش عمل نکردم
مینویسم شمام استفاده کنین و نظر بدی.....
گفتش که فرض کنیم 2 تا ادم داریم که هر کدوم یه دونه کیک یکسان دارند که مثل کیک های معمولی و همیشگی که ما میخوریم ناهمگنه یعنی یه قسمتش خوبتره یه قسمتش بدتر (خوشمزه تر بدمزه تر یا بهتر بگم با کیفیت تر و بی کیفیت تر ... مثلا جایی که خامه بیشتری داره یا نداره...)
حالا یکی از اینها عادت داره کیک رو نصف میکنه به قسمت بهتر و بدتر و خوبترو میخوره و دوباره اون قسمت بده رو تقسیم میکنه به قسمت بهتر و بدتر و و خوبتره رو میخوره و دوباره اون قسمت باقی مانده رو تقسیم میکنه به یه قسمت بهتر و یه قسمت بدترو ...
اما برعکس اون نفر دیگه تقسیم میکنه به بهتر و بدتر و بدتره رو میخوره و بهتره رو دوباره تقسم میکنه به خوبتر و بدتر و بدتره رو میخوره و بهتره رو میذاره برای اینده دوباره به همین تربییب...
خب ؟
جفتشون یه روز کیکو با هم تمام میکنن
یه روز هر دو کیکو همونجور که بوده خردند
ولی اولی یه عمر خوب و بهترین رو خورد و دومی یه عمر بد وبدترین رو خوردو...
کی لدذت برد ؟ کی نفع کرد ؟
زندگی مام همون کیکه س ... یه روزی هرطوری که بوده تمام میشه...
چطور کیک زندکی رو قارج کنیم و بخوریم ؟....
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|