نمایش پست تنها
  #8  
قدیمی 09-30-2009
آیـدا آواتار ها
آیـدا آیـدا آنلاین نیست.
کاربر خوب
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 438
سپاسها: : 0

16 سپاس در 16 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

..
و شعر از آنجا شروع
مي شود
كه همه چيز تمام
مي شود..!!

.. اما ادامهء مشاعره..!

در مرز نگاه من
از هرسو
دیوارها
بلند،
دیوارها
بلند،
چون نومیدی
بلندند.
ایا درون هر دیوار
سعادتی هست
وسعادتمندی
و حسادتی؟-
که چشم اندازها
از این گونه مشبکند
و دیوارها ونگاه
در دور دست های نومیدی
دیدار می کنند،
و آسمان
زندانی است
از بلور؟

« از قفس »
« احمد شاملو »
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید