نمایش پست تنها
  #61  
قدیمی 10-01-2009
آیـدا آواتار ها
آیـدا آیـدا آنلاین نیست.
کاربر خوب
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 438
سپاسها: : 0

16 سپاس در 16 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

گفتا که کيست بر در گفتم کمين غلامت
گفتا چه کار داری گفتم مها سلامت
گفتا که چند رانی گفتم که تا بخوانی
گفتا که چند جوشی گفتم که تا قيامت
دعوی عشق کردم سوگندها بخوردم
کز عشق ياوه کردم من ملکت و شهامت
گفتا برای دعوی قاضی گواه خواهد
گفتم گواه اشکم زردی رخ علامت
گفتا گواه جرحست تردامنست چشمت
گفتم به فر عدلت عدلند و بی غرامت
گفتا که بود همره گفتم خيالت ای شه
گفتا که خواندت اين جا گفتم که بوی جانت
گفتا چه عزم داری گفتم وفا و ياری
گفتا ز من چه خواهی گفتم که لطف عامت
گفتا کجاست خوشتر گفتم که قصر قيصر
گفتا چه ديدی آن جا گفتم که صد کرامت
گفتا چراست خالی گفتم ز بيم رهزن
گفتا که کيست رهزن گفتم که اين ملامت
گفتا کجاست ايمن گفتم که زهد و تقوا
گفتا که زهد چه بود گفتم ره سلامت
گفتا کجاست آفت گفتم به کوی عشقت
گفتا که چونی آن جا گفتم در استقامت
خامش که گر بگويم من نکته های او را
از خويشتن برآيی نی در بود نه بامت
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید